گنجور

 
خیالی بخارایی

ای ز چشمت چشم نرگس نسخه‌ای امّا سقیم

وز لطافت میوهٔ جان و لبت سیب دو نیم

ما به نیکی در تو می‌بینم و می‌بیند بصیر

تو کرم‌ها می‌کنی با ما و می‌داند کریم

می‌زنی ای دُر به لعلش لاف و می‌گردی خجل

تابه کی بی‌آبرویی می‌کنی ای نایتیم

نعمت و ناز ای بهشتی رو مدار از ما دریغ

کاَهل جنّت را گزیری نیست از ناز و نعیم

از خیالی پرس وصف سرو قدّش کاین حدیث

راستی را در نیابد غیر طبع مستقیم