هندوی زلف تو زآن حال مشوّش دارد
که به تسخیر دلم نعل در آتش دارد
با وجود قد دلجوی تو ای نخل مراد
خویش را سرو سهی کیست که سرکش دارد
به وصالت که ندارد هوس باغ بهشت
هرکه در خانه چو تو حور و پریوش دارد
ساقیا بادهٔ بی غش ده و مدهوشم کن
که به سودازدگان عقل سرِ غش دارد
چو خیالی ز تو دارد طمع وقت خوشی
خوش دلش کن که خدا وقت تو را خوش دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و احساسات شاعر را در برابر او بیان میکند. شاعر به زلف معشوق اشاره میکند که قلب او را تحت تأثیر قرار داده و به تسخیر درآورده است. او از زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر دل و عقل خود صحبت میکند و به بادهنوشی و فراموشی دردهای عاشقانه دعوت مینماید. در پایان، به اهمیت لحظات خوب و خوشی که در کنار معشوق میگذرانند تأکید میکند.
هوش مصنوعی: زلفهای تو به قدری عذابآور و گیجکننده هستند که قلبم را به آتش واداشته و تسخیر کردهاند.
هوش مصنوعی: با وجود زیبایی و قامت دلنشین تو، ای نخل، کیست که بتواند بر سروی بلند و سرکش دست یابد؟
هوش مصنوعی: هر کس که در خانهاش مثل تو زیبا و دلربا وجود دارد، حتی به فکر بهشت هم نمیافتد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، شراب خالص به من بده و مرا مست کن، زیرا عقل افرادی که دچار عشق و جنون شدهاند، در حقه و دورویی است.
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو در هنگام خوشی به یاد تو باشد، او را شاد کن زیرا خداوند نیز در زمان خوشی تو را مورد محبت قرار میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه همین وقت مرا عشق مشوش دارد
کیست در دور جمالت که دلی خوش دارد
جمع و فرقیست عجب زلف تو را صوفی وار
شانه اش جمع کند باد مشوش دارد
دل به هر حلقه جدا می کشد از زلف توام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.