کسی کز خوان قسمت مفلسان را جام میبخشد
نخست از رحمت عامش گناه عام میبخشد
عجب گنجیست دیوان خانهٔ رحمت تعالی الله
که از وی کم نمیگردد اگر بسیار میبخشد
گشا چون صبح چشم مهر بنگر شیوهٔ روزش
که از مه زنگی شب را چراغ شام میبخشد
چه باک ار ساغری بخشند مخموران عصیان را
از آن خمخانهٔ وحدت که جم را جام میبخشد
خیالی خویش را در باز تا خواند سگ خویشت
که سلطان هرچه میبخشد برای نام میبخشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.