گنجور

 
خواجوی کرمانی

گفتم جانم گفت ز جان سیر برای

گفتم بنگر گفت که رویم منمای

گفتم بنشین گفت ز پیشم برخیز

گفتم که بیا گفت برو ژاژ مخای