نوبتی صبح برآمد ببام
نوبت عشّاق بگوی ای غلام
مرغ سحر در سخن آمد باز
ساز بر آواز خروسان بام
کوکبه ی قافله سالار صبح
باز رسید این نفس از راه شام
خادم ایوان در خلوت ببند
در حرم خاص مده بار عام
ای صنم سیم زنخدان ببار
از قدح سیم می لعل فام
صوفی اگر صافی ازین خم خورد
رخت تصوّف بفروشد تمام
حاجی اگر روی تو بیند مقیم
در حرم کعبه نسازد مقام
زمزم رندان سبوکش میست
بتکده و میکده بیت الحرام
نام جگر سوختگان چیست ننگ
ننگ غم اندوختگان چیست نام
آتش پروانه ی پر سوخته
نیست بجز پختن سودای خام
خیز و چو خواجو بصبوحی بشوی
جامه ی جان را بنم چشم جام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بامداد و شروع روز اشاره میکند و از عشق و عشقورزی سخن میگوید. مرغ سحر به نغمهسرایی پرداخته و صبح تازهای آغاز میشود. شاعر از خادم میخواهد تا در یک فضای خلوت و خصوصی، از دربار عمومی دوری کند و به زیباییهای عشق و مینوشی بپردازد. او به صوفی و حاجی اشاره میکند که اگر به حقیقت عشق و زیباییهای الهی برسند، دیگر دنبال ظواهر نمیگردند. همچنین، اشاره به رندان و عاشقان میشود که در میکدهها و بتکدهها به سر میبرند، و در نهایت شاعر دعوت میکند که برخیزند و از زندگی و عشق بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: صبحی تازه و دلانگیز فرا رسیده است، حالا نوبت عاشقان است که بگویند ای خدمتگزار.
هوش مصنوعی: پرنده سپیده دم دوباره به سخن درآمد و صدای خوش خود را بهسان آواز خروسهای صبحگاهی بلند کرد.
هوش مصنوعی: نفس صبح که نوید بخش روشنایی و آغاز یک روز جدید است، دوباره به نشانه قافلهای از حرکت و حیات به راه خود ادامه میدهد و این حال و هوا، یادآور سحرگاهان و آغازهای تازه است.
هوش مصنوعی: خادم ایوان در تنهایی درب حرم را ببند و اجازه نده که همه به اینجا وارد شوند.
هوش مصنوعی: ای محبوب زیبا، با چهرهای چون نقره، از ظرف نقرهای شراب قرمز رنگ بریز.
هوش مصنوعی: اگر صوفی از این شراب صاف بنوشد، تمام لباس و ظواهر تصوف خود را کنار میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر حاجی فقط به دیدن تو مشغول باشد، دیگر در حرم کعبه نمیتواند جایی برای اقامت بسازد.
هوش مصنوعی: آب زلال و گوارای زمزم و فضای خوشایند رندان خوشنشین، همگی در فضایی پراز نشاط و شادی در کنار میکده و بتکده، مکانی پر از عشق و معانی عمیق، وجود دارد.
هوش مصنوعی: نام کسانی که دلشان در آتش غم میسوزد چیست؟ آیا این زشتی و ننگ نیست؟ کسانی که غم و اندوه را در دل جمع کردهاند، چه نامی دارند؟
هوش مصنوعی: آتش پروانهای که بالهایش سوخته، فقط به خاطر اشتیاق و آرزوی خام خود میسوزد و نمیتواند از این حالت رهایی یابد.
هوش مصنوعی: بیدار شو و مانند خواجو، در صبح زود، جامه جانت را بشوی و از سرمستی لذت ببر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
عقل چه آورد ز گردون پیام
خاصه سوی خاص نهانی ز عام؟
گفت: چو خورد نیست فلک را قرار
نیست درو نیز شما را مقام
وام جهان است تو را عمر تو
[...]
خواجه قوام الدین صدر انام
آنکه بدو یافت شریعت قوام
بر در او عقل فروتر گدای
بر سر او چرخ کمینه غلام
مسند او تکیه گه شرع و عقل
[...]
عقدِ پرستش ز تو گیرد نظام
جز به تو بر هست پرستش حرام
ای ز تو ایّام رسیده بکام
داده شکوه تو جهان را نظام
خاصگیان حشمت عقل و روح
نوبتیان در تو صبح و شام
همچو وداعست دلیل فراق
[...]
یا قمرالحسن مزیلالظلام
جد بطلوع مع کاس المدام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.