رخش با آب و آتش در نقابست
لبش با آتش اندر عین آبست
شکنج طرّه اش بر چهره گوئی
که از شب سایبان بر آفتابست
لب شیرین او یا جان شیرین
خط مشکین او یا مشگ نابست
عقیقش کاتش او آب لعلست
عذارش کاب او آتش نقابست
شکر در اهتمام پر طوطیست
قمر در سایه ی پر غرابست
ز چشمش فتنه بیدارست و چشمش
چو بختم روز و شب در عین خوابست
عقیق اشک من در جام یاقوت
شراب لعل یا لعل مذابست
سرانگشت نگارینت نگارا
بخون جان مشتاقان خضابست
اگر شورم کنی ور تلخ گوئی
چو طوطی شکّرست شیرین جوابست
تن خواجو نگر در مهر رویت
که چون تار قصب بر ماهتابست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تَنَش سیمست و لَبْ یاقوتِ نابست.
همان دَندانِ او دُرِّ خوشابست.
چو مویی تا به کوهی در حسابست
چه مویی و چه کوهی چون حجابست
در این جو دل چو دولاب خرابست
که هر سویی که گردد پیشش آبست
وگر تو پشت سوی آب داری
به پیش روت آب اندر شتابست
چگونه جان برد سایه ز خورشید
[...]
بیا کز رفتنت جانم خرابست
دل از شور نمکدانت کبابست
درنگ آمدن، ای دوست کم کن
که عمر از بهر رفتن در شتابست
من آیم هر شبی سوی تو، لیکن
[...]
زکوه صورتی بعد از نصابست
ولی فردا انصاب اندر حسابست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.