بنوش لعل مذاب از زمرّدین اقداح
ببین که جوهر روحست در قدح یا راح
خوشا بروی سمن عارضان سیم اندام
عقیق ناب مروّق ز سیمگون اقداح
بریز خون صراحی که در شریعت عشق
شدست خون حریفان سبیل و خمر مُباح
بشوی دلق مرقّع بآب دیده ی جام
که بی قدح نبُود در صلاح و توبه صلاح
لب تو باده گساران روح را ساقیست
رخ تو خلوتیان صبوح را مصباح
در تو زمره ی ارباب شوق را منزل
غم تو مخزن اسرار عشق را مفتاح
فروغ روی چو ماه تو مشرق الانوار
کمند زلف سیاه تو قابض الارواح
دهد دو دیده ی من شرح مجمع البحرین
کند جمال تو تقریر فالق الاصباح
بساز بزم صبوحی کنون که خواجو
لب تو جام صبوحست و طلعت تو صباح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف زیبایی و جذابیت معشوقهاش میپردازد. او با استفاده از تصاویری زیبا و نمادین، ویژگیهای ظاهری و باطنی معشوق را توصیف میکند. در کل، شاعر بر عشق و نشئگی ناشی از آن، اهمیتی خاص میدهد و به رابطهای عمیق و معنوی اشاره میکند. او از جام و باده بهعنوان نمادی از عشق و روحانیت یاد میکند و بر لزوم جشن و شادی در عشق تأکید دارد. در پایان، شاعر خواهان برگزاری محفل شاداب و دلانگیز با معشوقش میشود.
هوش مصنوعی: شراب سرخ رنگی را که به رنگ زمرد است بنوش و تماشا کن که جوهر روح در فنجان یا در نوشیدنی چگونه در حال نمایان شدن است.
هوش مصنوعی: به چه زیباست چهرهات، ای کسی که موهای خوشحالت مثل سمن عطرآگین است و اندامت همچون عقیق بینظیر و با رنگی خیرهکننده میدرخشد. تو همچون جامی نقرهای زینتبخش مجالس هستی.
هوش مصنوعی: در این بیت، به نوعی اشاره میشود که وقتی عشق واقعی وجود دارد، برخی از آداب و قوانین رایج دیگر اهمیت ندارند. به این معنا که باید موانع را کنار گذاشت و به عواطف و احساسات واقعی روی آورد. در این میان، خون حریفان و مصرف مشروبات نیز به مثابه موانع و مسائل فرعی تلقی میشود. در نهایت، نگاه به عشق و رهایی از قید و بندها، راهی برای تحقق احساسات خالص و راستین است.
هوش مصنوعی: لباس رنگارنگ خود را با آب اشک بشوی، زیرا بدون جام و شراب، هیچ توبه و اصلاحی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: لبهای تو مانند شراب برای میگساران روح و جان میبخشند و چهرهی تو همچون چراغی برای کسانی است که در خلوت و در وقت صبحانهی صبوری به سر میبرند.
هوش مصنوعی: در وجود تو دسته ای از عاشقان وجود دارند که عشق را با غم تو پیوند داده اند و تو برای آنها مانند کلیدی هستی که به رازهای عشق دسترسی می یابند.
هوش مصنوعی: روشنی چهرهات مانند ماه است و زلفهای سیاه تو همچون دامی است که جانها را میگیرد.
هوش مصنوعی: چشمهای من داستان دو دریای بزرگ را روایت میکنند و زیبایی تو صبح روشنی را شرح میدهد.
هوش مصنوعی: ای بزم شاد را شادی و نشاطی تازه ببخش، چرا که لبهای تو مانند جامی پر از نوشیدنی و چهرهات همچون صبحی روشنیبخش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زهی هوا را طواف و چرخ را مساح
که جسم تو ز بخارست و پرتو ز ریاح
اگر به صورت و ترکیب هستی از اجسام
چرا به بالا تازی ز پست چون ارواح
ز دوستی که تو داری همی پریدن را
[...]
همین که بانگ بر آید که فالق الصباح
غذای روح طلب کن بخواه کوزه راح
اگر جماد نیی جنبشی کن ای غافل
مباش کم ز وحوش و طیور وقت صباح
برای دفع مخالف گر اتفاق افتد
[...]
بیا، که دیدن رویت مبارکست صباح
بیا، که زنده به بوی تو میشوند ارواح
تویی، که وصل تو هر درد را بود درمان
تویی، که نام تو هر بند را بود مفتاح
فروغ روی تو بر جان چنان تجلی کرد
[...]
مشیر ملک و صلاح زمانه عزالدین
که هر چه هست به جز خدمت تو نیست صلاح
هرآنچه بر دل خصمت گذشته کج بوده
مگر به روز نبرد تو در سهام و رماح
به هر زمین که گذر کرده باد آبادی
[...]
چو شمعِ روز برافروخت از نسیمِ صَباح
بریز بادهٔ گلگون در آبگون اَقداح
ز ساقیانِ پریچهره خواه وقتِ صبوح
حیات جان ز لبِ جام و قوتِ روح از راح
مردان خرابات بین که از سرِ شوق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.