|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عواطف عمیق و درد دل شاعر میپردازد. شاعر از احساسات و آههای قلبی خود سخن میگوید که بویی مانند جگر دارند و به عمق درد و عشق او اشاره میکند. او همچنین به شب و صبح اشاره میکند و نشان میدهد که چطور عواطفش از آتش عشق گذشتهاش برمیآید و این احساسات را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هر بار که از دل من آهی خارج میشود، بشنو که آن آه بویی از درد و زخمهای درونم را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: امشب چرا نفس صبح به میان نمیآید، چون که شوق و عشق دیرینهام همچون آتش در وجودم شعلهور است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
و هو معکم از او خبر میآید
در سینه از این خبر شرر میآید
زانی ناخوش که خویش نشناختهای
چون بشناسی دگرچه در میآید
امشب نه بیاض روز برمیآید
نه نالهٔ مرغان سحر میآید
بیدار همه شب و نظر بر سر کوه
تا صبح کی از سنگ به در میآید
یادم چو از آن عزم سفر می آید
بر من همه خوشدلی بسر می آید
گلگونه سرشکم که چو آبست روان
از گر مروی بروی در می آید
امروز بتم طرز دگر میآید
بر هم زده طورم به نظر میآید
گویا سر ره گرفته بودش خاری
کز غنچه، گلم گرفتهتر میآید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.