گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

مجلس محترم جما الدّین

ای هنر او شمایل تو بیان

چون تویی پایمرد اهل هنر

کار کی کن مرا اگر بنوان

راوی شعر من تو بو دستی

هم تو اکنون جواب آن بستان

شعر را نیست پیش کس حرمت

پس از این ما و آیت قرآن

بطریق نیابت خادم

نه ز روی اشارت و فرمان

بامدادی که کرده باشی غسل

پاک و پاکیزه گشته از عصیان

بر مخدوم شمس الدین در رو

خدمت من بحضرتش برسان

عذر تقصیر من بخواه ، آنگاه

گر بود هیچگونه فرصت آن

دست برهم نه و یکی آیت

ز اوّل هل اتیک بروی خوان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

یاد کن: زیرت اندرون تن شوی

تو برو خوار خوابنیده، ستان

جعد مویانت جعد کنده همی

ببریده برون تو پستان

پیر فرتوت گشته بودم سخت

[...]

عنصری

آمد ای شاه دوش ناگاهان

فیلسوفی به نزد من مهمان

پاک چون رای تو زدوده سخن

تیز چون تیغ تو گشاده زبان

گفت با من ز هر دری و شنید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

جاودان شاد باد شاه جهان

دولت او قوی و بخت جوان

تندرستیش باد و روزبهی

کامکاری و قدرت و امکان

همچو دلها بدو فروخته باد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

امهات و نبات با حیوان

بیخ و شاخند و بارشان انسان

بار مانند تخم خویش بود

سر بیابی چو یافتی پایان

چون سخن‌گوی بود آخر کار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصرخسرو
قطران تبریزی

ای ببالا بلای آزادان

آرزوی دلی و رنج روان

تنم از عشق تو نوان و نزار

دلم از رنج تو نژند و نوان

آرزوی جوان و پیری تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه