رویی، چگونه رویی؟ رویی چو آفتاب
زلفی، چگونه زلفی؟ هر حلقه یی و تابی
هر پرتوی ز رویت، در چشم عقل نوری
هر حلقه یی ز زلفت، در حلق جان طنابی
گر عکس عارض تو، بر صحن عالم افتد
گردد ز سایۀ او، هر ذرّه آفتابی
آب حیات کبود؟ خلد برین چه باشد
بر روی تو نگاهی ، بر یاد تو شرابی
در دور چشم مستت، هست از شراب فتنه
افتاده همچو نرگس ، هر گوشه یی خرابی
آن چشم نرگسین را، از خواب خوش برانگیز
تا هر زمان نبیند، در راه فتنه خوابی
بر جان عاشقانت، بخشایش ار نیاید
گه گاه چشم بد را، بر میفکن نقابی
در خشک سال هجران، هو دولت رخ تست
گر هیچگونه ماندست، در چشم بنده آبی
هر کس که پرسد از من، احوال سوزیانم
باشد سرشک خونین، حاضرترین جوابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذبه معشوق میپردازد. او از چهره معشوق که چون آفتاب میدرخشد و زلفهایش که حالتی خاص و گیرایی دارند، سخن میگوید. چشمهای معشوق منبع نور و داناییاند و زلفهایش همچون طناب جان عاشق را به خود میکشد. شاعر به تأثیر وجود معشوق بر جهان اشاره کرده و میگوید که هر ذرهای در سایه او تابناک میشود. او همچنین به احساسات عاشقانه و دشواری هجران اشاره میکند و از مشقتهای دلسرگشتگی افرادی که دلتنگ او هستند، میگوید. در نهایت، شاعر به تلخیها و غمهای ناشی از دوری اشاره کرده و آن را نشانهای از عشق عمیقش میداند.
هوش مصنوعی: چهرهات چگونه است؟ همچون آفتاب میدرخشد. و موهایت چطورند؟ همچون حلقهها و پیچشهایی که دارند.
هوش مصنوعی: هر شعاعی که از چهرهی تو به چشم میتابد، برای عقل روشنی و هدایت به همراه دارد. هر رشتهای از موهای تو، به جان من مانند بندی است که مرا به خود متصل میکند.
هوش مصنوعی: اگر تصویر زیبایی تو بر زمین بیفتد، هر ذرهای از خاک به روشنی خورشید در خواهد آمد.
هوش مصنوعی: آب حیات کبود یعنی آن مایهی زندگی که رنگ آبی دارد و خلد برین به معنای گلستان و بهشت است. اگر به صورت تو نگاه کنیم، بر یاد تو شرابی خواهیم داشت؛ یعنی یاد تو برای ما مثل نوشیدنیای است که ما را سر زنده و شاداب میکند.
هوش مصنوعی: در نگاه جذاب و دلربای تو، نشانههایی از تاثیرات شراب و فتنه وجود دارد که شبیه به نرگس است. در هر گوشه، حالت ویرانی و دلشکستگی به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و جذاب او را از خواب شیرین بیدار کن تا هر زمان که بیدار است، در معرض فتنه و وسوسه قرار نگیرد.
هوش مصنوعی: اگر بر دل عاشقانت، بخشش نیاید، گاهی چشمان ناپاک را با پردهای بپوشان.
هوش مصنوعی: در سالهای سخت جدایی، چهره زیبای تو مثل یک دولت و نعمت است. اگر هم که چیزی نمانده باشد، در چشم من هنوز رنگ آبی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از من بپرسد حال و روزم را، باید بداند که قلبم پر از درد و اشک است. من با همین حال مشکلات عاطفیام، دقیقترین و صادقترین پاسخها را به او میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی
دریاب کار عشرت گر مرد کار آبی
زان پیش کز دو رنگی عالم خراب گردد
ساقی برات ما ران بر عالم خرابی
گفتی من آفتابم بر رخنه بیش تابم
[...]
ای از شکنج زلفت هرجا که انقلابی
هرگز نتافت بر کس چون رویت آفتابی
در پیش عکس رویت شمس و قمر خیالی
در جنب طاق چشمت نیل فلک سرابی
بی تنگی دهانت جان مانده در مضیقی
[...]
بوی کباب داری تو نیز دل کبابی
در تو هر آنچ گم شد در ماش بازیابی
زین سر چو زنده باشی تو سرفکنده باشی
خود را چو بنده باشی ما را دگر نیابی
ای خواجه ترک ره کن ما را حدیث شه کن
[...]
ای صورت خیالت در پیش من شرابی
وی پرتو جمالت در چشمم آفتابی
از چشم پرخمارت در مغزِ من بخاری
وز زلفِ تابدارت در جانم اضطرابی
شبهای تا به روزم از دیده رفته سیلی
[...]
با این چنین بلایی، بعد از چنان عذابی
راضی شدم که: بینم روی ترا به خوابی
صد نامه مشق کردم در شرح مهربانی
نادیده از تو هرگز یک نامه را جوابی
هر گه که بر در تو من آب روی جویم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.