ای بزرگی که دست تریبتت
پای اقبال استوار کند
سایۀ مهر و مایۀ کینت
ماه را فربه و نزار کند
خواجۀ چرخ با همه شهرت
بغلامیت افتخار کند
لطف تو غنچه سازد از پیکان
خشمت از آب ذوالفقار کند
هر چه افلاک در نهان دارد
سر کلک تو آشکار کند
امر تو خاک را برقص آرد
نهی تو باد را حصار کند
هر زمان دست بخشش تو بزر
کار یک شهر چون نگار کند
همه از کیسۀ کفت باشد
هر چه باد خزان نثار کند
تند بادی که قهرت انگیزد
روی خورشید خاکسار کند
بوی ورنگی که لطفت آمیزد
و سمه در ابروی بهار کند
دیرها شد که بنده زادۀ تو
هر شبی ناله های زار کند
مانده بی نام و نان که مولانا
از پی او چه اختیار کند
چند در انتظار این هر دو
چشم اومید را چهار کند
انتظارش مده که آتش و آب
نکند آنچه انتظار کند
اوّلین لقمه استخوانش مده
کش دهان امل فگار کند
مینوازش لطف چندان کو
خو فرا جور روزگار کند
اگرش تربیت کنی چه شود؟
کرمت این چنین هزار کند
متبرّم مشو ازین داعی
ورچه ابرام بی شمار کند
با چنین دخل و خرج از کرمت
نکند کدیه، پس چه کار کند؟
دست انعام بر سرش میدار
ورنه ترتیب پا فزار کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ بزرگی و مقام یک شخص خاص است که به خاطر تربیت و محبتش، فضایی مناسب و مناسبتی برای دیگران ایجاد میکند. شاعر از قدرت و لطف این شخص میگوید که میتواند حتی ماه را درخشان کند و جهان را تحت تاثیر قرار دهد. شاعر به اهمیت دست کرم و انعام این بزرگ اشاره میکند و بیان میکند که انتظار برای دریافت لطف و تربیت او میتواند تغییرات اساسی در زندگی افراد به وجود آورد. همچنین شاعر بیان میکند که در زمان انتظار، فرد ممکن است در رنج باشد و از ناامیدی رنج ببرد، ولی با این حال نباید از درخواست و دعا کردن خسته شود. در نهایت شاعر با زبانی خواهشآور و محجوب به بزرگی اشاره میکند و از او میخواهد که به یاری خود بشتابد.
هوش مصنوعی: ای بزرگمردی که با تربیت تو، دست خوشبختی و موفقیت به شکل استواری در میآید.
هوش مصنوعی: زیر سایه محبت و باطن دشمنی تو، ماه به طرز عجیبی فربه و ضعیف میشود.
هوش مصنوعی: رئیس و مدیر بزرگ، با تمام شهرت و مقامش، به خدمتگزاری و اطاعت از کسی افتخار میکند.
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی تو باعث میشود که حتی سختیها و تندیهای تو، همچون سلاحهای خطرناک، به زیبایی و نرمی تبدیل شوند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در آسمانها وجود دارد و به طور پنهان است، با نبوغ و خلاقیت تو به روشنی و وضوح نمایان میشود.
هوش مصنوعی: فرمان تو چنان قدرتی دارد که میتواند خاک را به رقص درآورد و نبودن تو میتواند باد را به دام اندازد.
هوش مصنوعی: هر بار که تو با بخشش و مهربانی به کمک میافتی، حال و روز یک شهر تغییر میکند و نما و زیبایی آن تغییر مییابد.
هوش مصنوعی: همه چیزهایی که به ما میرسند، از منابع و تاثیرات بیرونی هستند و ما تنها دریافتکننده آنها هستیم.
هوش مصنوعی: باد تندی که از شدت خشم تو به وجود میآید، میتواند چهرهی خورشید را تحت تاثیر قرار دهد و آن را به زمین خاکی و خوار تبدیل کند.
هوش مصنوعی: عطر و رنگی که لطافت تو را با خود دارد و بهار را در ابرویت زیباتر میکند.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که من، که بندهٔ تو هستم، هر شب با صدای غمگین ناله میزنم.
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصی اشاره میشود که بدون نام و نان در حال سرگردانی است. مولانا در تلاش است تا برای او اقدامی انجام دهد یا کمکی کند، اما وضعیت او به گونهای است که اختیار کارهایی که باید انجام دهد را ندارد. به نوعی، این وضعیت نشاندهنده احساس عمیق ناامیدی و نیاز به راهنمایی و حمایت است.
هوش مصنوعی: چندین بار برای دیدن امیدی که در این دو چشم نهفته است، منتظر ماندهایم.
هوش مصنوعی: منتظر نباش که او از پسِ مشکلات بربیاید و کارهای غیرممکنی انجام دهد، زیرا نمیتواند مانند آتش و آب به طور همزمان عمل کند.
هوش مصنوعی: اولین لقمه را به او نده، چون ممکن است او را از پای درآورد و به دردسر بیندازد.
هوش مصنوعی: به من محبت کن و مرا از سختیهای زندگی رها کن.
هوش مصنوعی: اگر او را تربیت کنی چه فایدهای دارد؟ خوبی و بزرگی تو میتواند هزاران مورد را تحت تاثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: از پذیرش این دعوت خودداری نکن، حتی اگر به روشهای مختلف تکرار شود.
هوش مصنوعی: با این وضعیت دخل و خرج، با مهربانیات چه کمکی میتوانی به کسی بکنی، پس در چنین شرایطی چه باید کرد؟
هوش مصنوعی: اگر دست مهربانی بر سر او بگذاری، او را آرام میکنی و گرنه میتواند با پاهایش به تندی رفتار کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواهد از شاه تا قمار کند
ببرد سیم و در کنار کند
تا بدو دینت آشکار کند
لشکر کفر تار و مار کند
گر وفا با جمال یار کند
حلقه در گوش روزگار کند
ماه دست از جمال بفشاند
گر بر این پای استوار کند
نازها میکند جفا آمیز
[...]
غصه بر هر دلی که کار کند
آب چشم آتشین نثار کند
هر که در طالعش قران افتاد
سایهٔ او از او کنار کند
روزگارم وفا کند هیهات
[...]
کابر آنچ از هوا نثار کند
صدفش در شاهوار کند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.