گنجور

 
جویای تبریزی

شب که از بیداد او دل بیخودی آهنگ بود

بادهٔ لعلی به جامم از شکست رنگ بود

بود خون آلوده دل در بیضه همچون غنچه ام

شیشه ام گرم شکستن در نهاد سنگ بود

موج می بی او نمود چنگل شهباز داشت

دل طپیدن بال پرواز تذرو رنگ بود

بسکه ذوق بی خودی شبهای وصلش تا سحر

از نگاه او که سرجوش می بیرنگ بود

بود رد رفتن زخود فرسنگ ها یک گام شوق

چون به خود می آمدم یک گام صد فرسنگ بود

داشت رقص تازه ای هر قطرهٔ خون در تنم

دوش جویا نالهٔ دل بسکه سیر آهنگ بود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
خواجوی کرمانی

یاد باد آنشب که در مجلس خروش چنگ بود

مطربانرا عود بر ساز و دف اندر چنگ بود

شاهدان در رقص بودند و حریفان در سماع

وانک او بر خفتگان گلبانک می زد چنگ بود

دستگیر خستگان جام می گلرنگ شد

[...]

نظیری نیشابوری

بی تو بر بال و پر مرغان گلستان تنگ بود

صوت بلبل در حریم باغ بی آهنگ بود

حال آن گلگشت صحرایی که من کردم مپرس

لاله ها را در بن هر سنگ خونین چنگ بود

بی تو بر چشمم نمک می بیخت باد صبحدم

[...]

فصیحی هروی

شب همه شب با صبوری ناله‌ام در جنگ بود

هر نگه را دامن لخت دلی در چنگ بود

برگ برگ گلشنم در خون حسرت می‌طپید

بانگ بلبل با نوای گل به یک آهنگ بود

گلشن از ظلم صبا بشکفت ای بلبل بنال

[...]

صائب تبریزی

شب که دامان سر زلف توام در چنگ بود

دامن صحرای محشر بر جنونم تنگ بود

در گلستانی که شبنم قفل بیرون درست

بلبل گستاخ ما پهلونشین رنگ بود

عالمی را دشمن جان کرد با من نامه اش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سیدای نسفی

بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جنگ بود

می به کام شیشه ام چون در فلاخن سنگ بود

بر چراغ خانه ام هر دم نفس می شد گره

وقت همچون غنچه گل بر چراغم تنگ بود

ساغر عیشم به آب کهربا می شست روی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه