شمت برقا یلوح للاسرار
کاد یمحو بریقه الانوار
آتشی تافت از نواحی طور
دل به آن سو شتافت موسی وار
دیده انتظار بر راهیم
سوف یأتی بجذوة من نار
آورد شعله ای که جذوه آن
زند آتش به خرمن پندار
بر تو روشن کند که یار یکیست
لیک نامش هزار و یک به شمار
چون به هر یک جدا جدا بنمود
یار شد از هزار ویک اغیار
گر ز پیش آن شمار برداری
هیچ باقی نماند الا یار
رو نماید ز پرده من و تو
سر وحدت منزه از تکرار
رود از کارخانه شب و روز
وهم امسال همچو تهمت پار
در و دیوار دار کون و مکان
گویدت لیس غیره فی الدار
لب درین گف و گوی محرم نیست
دم فروبند جامی از گفتار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفاهیم وحدت و حقیقت میپردازد. شاعر با اشاره به آتش و نور، به جستجوی حقیقت و رازهای نهفته در عالم اشاره میکند. او به تجربه الهی موسی اشاره کرده و انتظار ظهور حقیقت را دارد. شاعر میگوید که یار، واحد است و در عین حال نامهای بسیاری دارد؛ اما تمامی آن نامها در نهایت به یک حقیقت میرسند. او بر این نکته تأکید میکند که اگر از نامها و صفات بگذریم، در واقع تنها یار باقی میماند. از دیدگاه شاعر، حقیقت فراتر از جهان مادی است و در این گفتمان، بیان میدارد که باید سکوت کرد و به جوهر کلام توجه داشت.
هوش مصنوعی: رعدی خیرهکننده بر لوح اسرار میتابد که نزدیک است نورهایش را محو کند.
هوش مصنوعی: آتشی روشن شد از جانب کوه طور، و دل به سمت آن شگفتی پرواز کرد، مانند موسی که به سوی آن آتش رفت.
هوش مصنوعی: چشمانتظار نشستهایم و در حال انتظار هستیم که آتش شور و هیجانی به سوی ما بیاید.
هوش مصنوعی: شعلهای به وجود آورد که نار و نورش آتش به انبار افکار و اندیشهها بیافزاید.
هوش مصنوعی: این جمله به ما میگوید که حقیقت وجودی یار و معشوق یکی است، اما نامها و صفات مختلفی که برای او به کار میرود، شمارشناپذیر و بیشمار هستند. به عبارتی دیگر، هر شخص میتواند با دیدگاهها و احساسات مختلفی به یار خود نگاه کند و این تنوع نامها و وصفها، ناشی از تقابل دیدگاهها و تجربههای فردی است.
هوش مصنوعی: زمانی که یار هر یک از ما را به طور جداگانه دید، مانند این بود که او از میان هزار و یک نفر دیگر نمایان شد.
هوش مصنوعی: اگر از گذشته آنچه را که داری، کنار بگذاری، هیچ چیز باقی نمیماند جز دوست و همراه.
هوش مصنوعی: با آنکه ما دو نفر هستیم، وقتی که حقیقت و وحدت را میبینیم، این وحدت از تکرار و دوگانگی پاک و خالص است.
هوش مصنوعی: رودخانه دائم در حال حرکت و جاری بودن است و در این سال نیز، مانند گذشته، به ساختن و ادامه دادن به زندگی مشغول است.
هوش مصنوعی: دیوار و سقف خانه به تو میگویند که در اینجا چیزی جز خدا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در این صحبتها و گفتگوها، لب را باید بست و نباید چیزی گفت. اینجا جای بیان سخنان نیست و بهتر است از شراب گفتار دست برداری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رُخَش زلف عاشق است چو من
لاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گل است و من بر خار؟
همچو چشمم توانگر است لبم
[...]
زان مرکّب که کالبد از نور
لیکن او را روان و جان ازنار
زان ستاره که مغربش دهنست
مشرق او را همیشه بر رخسار
بارگی خواست شاد بهر شکار
بر نشست و بشد بدیدن شار
ای دل نا شکیب مژده بیار
کامد آن شمسه بتان تتار
آمد آن سرو جلوه کرده به ناز
آمد آن گلبن خمیده ز بار
آمد آن بلبل چمیده به باغ
[...]
هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.