ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی
و لیس کل کلامی یفی ببعض غرامی
به شرح شوق تو طی شد تمام نامه عمرم
هنوز نامه شوقت نمی رسد به تمامی
من ازدیارک قد عاقنی تفرق بالی
اتت صحیفة شوقی یقوم فیه مقامی
به روز وصل ندانم چه تحفه پیش تو آرم
که صرف شد به فراق تو نقد عمر گرامی
تروم فرش جفونی اذا قدمت مناما
وکیف افرشها و هی بالدموع دوامی
نه جای چون تو لطیفی ست تنگنای دل من
چه خوش بود که به فسحت سرای دیده خرامی
زلال لطفک قد فاض من ریاض وداد
فآض برء سقامی وعاد برد اوامی
ز جامی این نه جواب است نامه کرمت
به قاصدان درت می دهد سجل غلامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
أَتَتْ رَوائِحُ رَنْدِ الْحِمیٰ و زادَ غَرامی
فدای خاک در دوست باد جان گرامی
پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت
مَنِ الْمُبَلِّغُ عَنّی إلی سُعادَ سلامی؟
بیا به شام غریبان و آب دیده من بین
[...]
جهان مکرمت ای میرزا حسین که کرده
ز جان و دل فلکت بندگی سپهر غلامی
اگر نه بوی تو آرد نسیم روضهٔ رضوان
نمیکند بمن تنگدل مشام مشامی
ستمکشان جهان، از جفای چرخ ستمگر؛
[...]
نه جا بسایه ی شاخی نه پا بحلقه ی دامی
نه پر شکسته بسنگی نه بر نشسته ببامی
بسی عجب نبود گر قرار هست و شکیبت
که از دیار حبیبت نیامدست پیامی
تمام سوخته دودی نداشت بر سر آتش
[...]
بگیر گوشه جام ار حریف عیش مدامی
که دور از خم گردون نمود گوشه جامی
به طاق ابروی ماهی بنوش جام هلالی
چه مانده چشم به راه هلال عید صیامی
جهان زنکهت پیمانه مست و واعظ مسکین
[...]
ز اِشتیاق تو مُردم نه پیکی و نه پیامی
ز هجر جان به لب آمد نه قاصدی نه سلامی
چه باشد ار بنمائی ز نامه نافه گشائی
ز زلف غالیه ساخوش نمیکنی چومشامی
چه می شود اگر از عین لطف و بنده نوازی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.