گنجور

 
جامی

به شهر نیکوان مسکین غریبی

که جز خون خوردنش نبود نصیبی

عجب بیماریی دارم ز عشقت

که عاجز شد ز درمان هر طبیبی

چو من عاشق بسی یابی ولیکن

نیابم چون تو در عالم حبیبی

ز کویت رخ نتابم گرچه بینم

به کف تیغ جفا هر سو رقیبی

نیفتد نوبهار خوبیت را

خوش الحان تر ز جامی عندلیبی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
باباطاهر

دو چشمانت پیالهٔ پر ز می بی

خراج ابروانت ملک ری بی

همی وعده کری امروز و فردا

نمیدانم که فردای تو کی بی

عطار

کسی کز نیکویی دارد نصیبی

نکو خواهی ازو نبود غریبی

مشاهدهٔ ۶ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
سعدی

ازین مه پاره‌ای، عابد فریبی

ملایک صورتی، طاووس زیبی

که بعد از دیدنش صورت نبندد

وجودِ پارسایان را شکیبی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه