منع سماع نغمه نی می کند فقیه
بیچاره پی نبرد به سر نفخت فیه
می ده به بانگ نی که ندارم به فر عشق
پروای ریش محتسب و سبلت فقیه
واعظ به طعن باده پرستان زبان گشاد
یارب تویی پناه من از شر آن سفیه
ماییم و تیه هجر تو ای چشمه حیات
یادی بکن ز حال جگرتشنگان تیه
تشبیه می کنند رخت را به مه ولی
با او به هیچ وجه نمی بینمت شبیه
گفتی تو را به رشته جان آتش افکنم
چون شمع می کند دل من زین نشاط پیه
جامی حریم کوی مغان کعبه صفاست
طوبی لساکنیه و بشری لزایریه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زین الانام خواجه قلیخان که جد او
بد شیخ بابویه سلام الوری علیه
ناگاه از جهان به جنان نقل کرد و گشت
تاریخ رحلتش ولد شیخ بابویه
زان موسوی دو اژدرگیسوی آسیه
روزم چو قیرگون دل فرعون شد سیه
عاصی شدم درست چو فرعون برخدای
تا دیدم آن شکسته سر زلف آسیه
لذت برد زپیکر نیکوش پیرهن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.