آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان
با غمت جان بلا فرسوده همدم هم چنان
از سپاه هجر شد معموره عمرم خراب
ملک دل سلطان عشقت را مسلم هم چنان
دیگران در بزم وصلت شادکام و سرفراز
زیر بار محنت و غم پشت ما خم هم چنان
سبز و خرم گلشن عیش همه یاران ز تو
کشت ما از ابر احسان تو بی نم هم چنان
زخم تیغ غمزه را صد ره به پیکان دوختی
وان جراحت سر نمی آرد فراهم هم چنان
سوخت جان بیدلان از داغ حرمان و رقیب
در حریم خلوت خاص تو محرم هم چنان
عشقبازان یک به یک رسم صلاح آورده پیش
جامی بی صبر و دل رسوای عالم هم چنان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمدم با نالههای زار هم دم هم چنان
مهر برجا عشق باقی عهد محکم همچنان
سر ز سوداهای باطل رفته بر باد و مرا
عزم پابوس تو درخاطر مصمم هم چنان
کشور جان شد ز دست و قلعهٔ تن پست گشت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.