گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

چه کمر بسته ای به کین با من

که خوشی با همه همین با من

سرو نازی و هرگزت ننشاند

یک زمان بخت بر زمین با من

چه خطا دیده ای ز من که تو را

شد چنان طبع نازنین با من

که به کام تو زهر با دگران

خوشتر آید از انگبین با من

من که باشم که گویمت همه عمر

باش همراز و همنشین با من

قرنها داغ انتظار کشم

تا شوی ساعتی قرین با من

گفتی از کوی ما برو جامی

رفتم اینک نه دل نه دین با من