سلام من الله فی کل حال
علی کامل فاق اهل الکمال
زکی ذکی خفی دنی
کریم السجایا جمیل الخصال
اجل المناقب علی المراتب
عظیم المواهب جزیل النوال
تویی خسرو بارگاه رسالت
تویی آفتاب سپهر جمال
صبیحی ملیحی خلیلی جمیل
عزیزالوجودی عدیم المثال
ز دنیا و عقبی به تو بازگشتم
که حسن المآبی و نعم المآل
به نام تو فرخنده شد فال جامی
بنامیزد ای شاه فرخنده فال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نخستین برادرش کهتر به سال
که در مردمی کس ندارد همال
بیک ماه بالا گرفت آن نهال
فزون زانکه دیگر درختان بسال
مر آن را کجا نام او بد هلال
یکی دختری بود حورا مثال
گرامی چو مال و قوی چون جبال
نکو چون جوانی و خوش چون جمال
کهن گشتهای تن نهای بل نوی
فزاینده در گردش ماه و سال
ازو ناشده حال دوشیزگی
[...]
چه چابوک دستست بازی سگال
که در پرده داند نمودن خیال
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.