سر دهانت ناگشته مدرک
اهل یقین را افکنده در شک
از روی و زلفت دارم همیشه
صبحی همایون شامی مبارک
صد تیغ رانی حاشا که گردد
حرف وفایت از لوح دل حک
بر آب چشمم می خندی آری
المزن یبکی والورد یضحک
طفلی و نادان لیکن نرسته
از دام عشقت پیران زیرک
دی با سگانت گفتم کزین در
بار اقامت می بندم اینک
دل شد مجاور آنجا که جامی
هذا فراق بینی و بینک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.