پیر شدیم و به دل داغ جوانان هنوز
ماند تن از کار و جان طالب جانان هنوز
رسته دندان گشاد رخنه حرمان و من
کام طلب از لب تنگ دهانان هنوز
تن شده مویی و مو گشته سفید و دلم
مویه کنان از غم موی میانان هنوز
مرده صدساله را مژده تو جان دهد
لب نگشاده به آن مژده رسانان هنوز
خاک توام دست من کی به رکابت رسد
گرد تو نایافته بادعنانان هنوز
لب ز سخن بسته ام غنچه وش اما چو خار
نشتر ریش منند تیززبانان هنوز
جامی اگر چه نماند نظم تو را رونقی
سخره طبع تواند سحربیانان هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.