ای سهی سرو تو را سنبل مشکین بر سر
عقلم از سر بربودی و دل و دین بر سر
هست سنبل به چمن شاه ریاحین لیکن
آمده کاکلت از شاه ریاحین بر سر
تا تو را دیده ام از حسن جهانی به نیاز
می کشم پیش تو سر چشم جهانبین بر سر
شاه دوران اگر این شکل و شمایل بیند
تخت جاهت دهد و افسر تمکین بر سر
هر شب آهم فکند شعله به بالین و بود
تا سحر مشعلم از شعله بالین بر سر
سین دندان به تبسم بنما روز پسین
کاید آن خوشترم از خواندن یاسین بر سر
جامی این نظم بخوان تا فلک از بهر نثار
دانه ها ریزدت از رشته پروین بر سر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.