قدسیان کین پرده های سبز گردون بسته اند
مهد عیش عاشقان زین پرده بیرون بسته اند
آن فسون خوانان که در تن ها به افسون جان دمند
پیش آن لعل فسون خوان لب ز افسون بسته اند
نوعروس حسن لیلی را به خلوتگاه ناز
گوشوار از دانه های اشک مجنون بسته اند
چیست دانی غنچه های ناشکفت اندر چمن
بلبلان در شاخ گل دلهای پرخون بسته اند
در دل از پیکان دری بگشا که راه دیده را
بر خیالت مردم از اشک جگرگون بسته اند
از خیال آن دو ابرو مردمان چشم ما
طاق ها بهر گذر بر روی جیحون بسته اند
کس خیال نخل بالایت به از جامی نبست
دیگران نخل سخن را گرچه موزون بسته اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهترین طاقی که زیر طاق گردون بستهاند
بر فراز منظر آن چشم میگون بستهاند
حیرتی دارم که بنایان شیرین کار صنع
بیستون طاق دو ابروی تو را چون بستهاند
از ازل تا حال گوئی نخل بندان قدت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.