هیچ شب بی تو دلم ناله به گردون نکشید
که به رویم رقم از اشک جگرگون نکشید
کس حریف من میخواره نشد بی لب تو
کز کف ساقی چشمم قدح خون نکشید
دل چو پرگار شد از دست تو سرگشته ولی
پای از دایره عشق تو بیرون نکشید
کوه را یافت هم آواز خود اندر غم ازان
کوهکن بار دل خویش به هامون نکشید
جان که من می کنم از هجر تو فرهاد نکند
آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نکشید
می کشد دل سوی دل ای که دلم جز سوی تو
نکشیده ست تو را دل سوی من چون نکشید
مدعی نکته سنجیده جامی نشنید
طبع موزون چو نبودش سوی موزون نکشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.