یارب انصافی بده آن شیخ دعوی دار را
تا به خواری ننگرد رندان دردی خوار را
شرع را آزار اهل دل تصور کرده است
زان گرفته پیشه خود شیوه آزار را
طبع بر گنج حقیقت قفل و شرع آمد کلید
تا دهد زان گنج بیرون گوهر اسرار را
هر که جنباند کلید شرع را بر وفق طبع
طبع نگشاید به رویش جز در ادبار را
منکر اهل طریقت را ز عرفان بهره نیست
نیست جز جهل جبلی موجب انکار را
سر وحدت منطق الطیر است جامی لب ببند
جز سلمیانی نشاید فهم این گفتار را
بوی عشق از گفته عطار عالم را گرفت
خواجه مزکوم است ازان منکر بود عطار را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درخواست خود برای دادخواهی از خداوند سخن میگوید و به نقد شیخی میپردازد که بهجای محبت و درک اهل دل، آنها را آزار میدهد. او میگوید که علم و حقیقت در انحصار شرع نیست و با کلید طبع میتوان به گنج حقیقت رسید. شاعر تأکید میکند که کسانی که به طریقت و عرفان اعتقادی ندارند، از درک واقعی بازماندهاند و تنها جهل موجب انکار آنهاست. او همچنین اشاره میکند که فهم عمیق مسائل معنوی فقط برای اهل عشق ممکن است و کسانی که به عشق و عرفان نمیپردازند از درک معانی اساسی باز میمانند. در نهایت، بوی عشق و کلام عطار را جاذبهای میداند که کسانی که از عرفان دورند، نمیتوانند درک کنند.
هوش مصنوعی: ای خدای مهربان، انصاف و عدل را به آن شیخ که ادعای بزرگی دارد عطا کن تا رندان و دردمندان را با خوار و ذلیل نگاه نکند.
هوش مصنوعی: او به اشتباه فکر کرده که برای اهل دل، قوانین و مقررات دینی دردآور است و به همین خاطر، خود را به آزار دیگران مشغول کرده است.
هوش مصنوعی: روح انسان به مانند یک گنجینه است که برای دسترسی به حقیقت و اسرار درونش نیاز به کلیدی دارد. این کلید در دین و دستورات شرعی قرار دارد که میتواند به ما کمک کند تا از این گنجینه، جواهرات و نکات پنهان را بیرون بیاوریم.
هوش مصنوعی: هر کس که در راهی که با اصول شرع توافق دارد تلاش کند، به راه و درخوشی نخواهد رسید و فقط در مواقعی نامساعد به او مسیر خواهد داد.
هوش مصنوعی: کسی که به عرفان و سیر و سلوک توجه ندارد، از درک حقیقت راهی به دست نخواهد آورد و تنها به نادانی ذاتی خود ادامه میدهد که باعث انکار او میشود.
هوش مصنوعی: حرفهای من دربارهی وحدت و یکی بودن است و تنها افرادی خاص میتوانند این معانی را درک کنند. دیگران باید از گفتن بپرهیزند و بهتر است سکوت کنند.
هوش مصنوعی: عطر عشق از سخنان عطار تمام جهان را پر کرده است و خواجه مزکوم به خاطر انکار این عشق، از عطار دور است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز مقدارت هزاران فخر بیمقدار را
داد گلزار جمالت جان شیرین خار را
ای ملوکان جهان روح بر درگاه تو
در سجودافتادگان و منتظر مر بار را
عقل از عقلی رود هم روح روحی گم کند
[...]
چند بوسم دست و پا پیک دیار یار را
فرخ آن ساعت که یابم دولت دیدار را
یار اگر طعن فرامش کاریم زد باک نیست
زانکه با یادش فرامش کرده ام اغیار را
خواندمی طومار غم بی او ولی چون شد مرا
[...]
منکه دارم از مژه بر دیده چندین خار را
جمله در چشمم نروبم گر در خمار را
میفروش از لطف بنماید حریفان چاره چیست
بهر می وجه کم و مخموری بسیار را
چرخ پر انجم شود از مکر شیخ اندر سماع
[...]
گر به فانوس خیال آیی چو شمع اغیار را
در سماع آرد رخت صد صورت دیوار را
لاف خوبی گر زند گلزار پیش روی تو
برق حسنت آتش غیرت زند گلزار را
سینهام چون غنچه بس کز داغ غم در تنگ بود
[...]
کاشکی رحمی بُدی آن فتنهگر عیّار را
تا نکردی پیشه خود این همه آزار را
کی در آرد بار دیگر حسن خوبان در نظر
هرکه روزی دیده باشد آنچنان رخسار را
کفر زلفش عروة الوثقای ایمان من است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.