ساقی به شکل جام زر آمد هلال عید
می ده به فر دولت سلطان ابوسعید
قفلی که روزه بر در عیش و نشاط زد
شکل هلال عید ز زر ساختش کلید
من بعد ما و عید و می لعل و عیش نقد
نی شادمان به وعده و نی خایف از وعید
عهدی بعید شد که ز می عهد کرده ایم
نبود بعید نقص چنین عهدها به عید
عید نو است و یار نو است و بهار نو
دارد ز هر جدید دلم لذتی جدید
شد بر مزید عشرت ما از دعای شاه
بادش همیشه دولت و اقبال بر مزید
جامی شکرلبان سمرقند را شدی
از جان مرید یسرک الله ما ترید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف جشن عید و شادیهای مربوط به آن است. شاعر با توصیف ساقی که جامی زرین به دست دارد، خوشحالی و شکوه عید را به تصویر میکشد. او به می و عیش و شادی اشاره میکند و میگوید که دیگر نه به وعدههای آینده امیدوارند و نه از وعیدهای گذشته نگرانند. همچنین، از دوستی و بهار جدید صحبت میکند و از دعای شاه برای افزایش خوشی و خوشبختی یاد میکند. در نهایت، شاعر با ابراز امیدواری از خوشبختی و موفقیت، به تمجید از سمرقند و زیباییهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: ساقی به صورت جام طلایی چون هلال ماه درآمده و شراب را به نشانهی خوشبختی و prosperity سلطان ابوسعید میریزد.
هوش مصنوعی: قفل و کلیدی که برای شادی و لذت طرز ساخت آن شبیه به هلال ماه عید است، به تصوری از زیبایی و ارزش جشنها اشاره دارد. این قفل نمایانگر محدودیتهایی است که در زمانهای خاص، مانند عید، کمرنگ میشوند و شادی و خوشحالی را به ارمغان میآورند.
هوش مصنوعی: من بعد از این، نه به خاطر جشن و خوشگذرانی و شراب قرمز و زندگی لذتبخش شاد هستم و نه از وعدههای خوش و نه از تهدیدها و سنگینی عذاب میترسم.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به شکستن عهد و پیمانی اشاره دارد که به دور از انتظار به وقوع پیوسته است. او به این نکته اشاره میکند که نقص و شکست چنین پیمانی در زمان جشن و عید به تمایل دلتنگی و ناامیدی میانجامد. در واقع، این بیت نمایانگر احساس نارضایتی و تلخی ناشی از عدم وفای به عهد است.
هوش مصنوعی: عید تازهای است و دوست جدیدی دارم و بهاری نو به وجود آمده که از هر چیز تازهای در دلم احساس شادی و لذت میکنم.
هوش مصنوعی: دعای شاه باعث شده است که خوشی و شادی ما افزایش یابد و امیدواریم همیشه دولت و خوشبختی بر ما افزوده شود.
هوش مصنوعی: در سمرقند، زیبایی و دلربایی مانند موسیقی شیرین، جان عاشقان را تسخیر کرده است، و من از این عشق و زیبایی به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام. امیدوارم که آنچه در دل دارید، به حقیقت بپیوندد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید
وز آسمان شمامهٔ کافور بر دمید
گویی که دوست قُرطهٔ شَعر کبود خویش
تا جایگاه ناف به عمدا فرو درید
در شد به چتر ماه سنانهای آفتاب
[...]
از ابر نوبهار چو باران فروچکید
چندین هزار لاله ز خارا برون دمید
آن حلهای که ابرمر او را همیتنید
باد صبا بیامد و آن حله بردرید
جشن خزان بهخدمت شاه جهان رسید
رایت ز کوهسار به صحرا درون کشید
از عکس رایت وی و از نور آفتاب
وز جام می سه صبح بهٔک جای بردمید
شرط است اگر کنند به جشنی چنین نشاط
[...]
ای بنده طول عمر تو خواهنده از خدا
از بنده یک حدیثک موجز توان شنید
فصل زررز است، بدینگاه دست گیر
چندانکه نیمدانک بزر، رز توان خرید
صبح آمد و علامت مصقول برکشید
وز آسمان شمامه کافور بردمید
گویی که دست قرطه شعر کبود خویش
تا جایگاه ناف بعمدا فرو درید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.