گنجور

 
جامی

حرز جانهاست نام دلبر ما

ما اعزاسمه و ما اعلی

نام او گنج نامه لاهوت

گنج پنهان غیب ازو پیدا

همه اسما مظاهر ذاتند

همه اشیا مظاهر اسما

لا اری فی الوجود الا هو

محو شد نام غیر و نقش سوی

هستی مطلق است و وحدت صرف

این هو این انت این انا

من و او و تو از میان برخاست

سر وحدت شد از همه یکتا

جان جامی ز نکته وحدت

نشکیبد چو ماهی از دریا

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مسعود سعد سلمان

ای به تو زنده نام حاتم طی

صاحب صد هزار صاحب ری

تاج اهل عرب قصی آمد

تا تو نسبت همی کنی به قصی

خاک را بر فلک مفاخر توست

[...]

ابوالفرج رونی

آمد آن اصل شرع و شاخ هدی

آمد آن برگ عقل و بار ندی

سید عالم و عمید اجل

عمده ملک و دین ابوالاعلی

رتبت او نهاده منبر و تخت

[...]

انوری

نکنم خواجه را به شعر هجا

لیک برخوانم آیتی ز نبی

ان قارون کان من موسی

خواجه آنست کاید از پی فی

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه