حرز جانهاست نام دلبر ما
ما اعزاسمه و ما اعلی
نام او گنج نامه لاهوت
گنج پنهان غیب ازو پیدا
همه اسما مظاهر ذاتند
همه اشیا مظاهر اسما
لا اری فی الوجود الا هو
محو شد نام غیر و نقش سوی
هستی مطلق است و وحدت صرف
این هو این انت این انا
من و او و تو از میان برخاست
سر وحدت شد از همه یکتا
جان جامی ز نکته وحدت
نشکیبد چو ماهی از دریا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی به مفهوم وحدت و یگانگی وجود اشاره دارد. شاعر از دلبر خود، که نماد حقیقت و وجود مطلق است، سخن میگوید و بیان میکند که اسم او گنجینهای است پنهان که همه موجودات به نوعی نمودار آن الاسم هستند. تنها حقیقتی که در عالم وجود دارد، همان "او" است و همهچیز در راستای آن وحدت و یگانگی معنا میشود. در نهایت، ارتباط و تفکیکهایی که بین انسانها وجود دارد، در بستر این وحدت محو میشود. شاعری با استفاده از تصویر ماهی که از دریا نشکیبد، به جستجوی حقیقتی عمیقتر و فراتر از معانی ظاهری اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دلبر ما برای جانها محافظتی است، نامش بزرگ و ممتاز است.
هوش مصنوعی: نام او مانند یک گنجینه است که در عالم ملکوت قرار دارد و گنج پنهانی است که از طریق او آشکار میشود.
هوش مصنوعی: تمام نامها جلوههایی از ذات حق هستند و تمام موجودات جلوههایی از نامها.
هوش مصنوعی: در عالم وجود هیچکس را نمیبینم، جز او. نام دیگران و نشانههای غیر او محو شده است.
هوش مصنوعی: وجود مطلقی وجود دارد که تنها یک حقیقت واحد است و در آن هیچ تفاوتی میان اینجا، آنجا و من نیست.
هوش مصنوعی: من و تو و او هر کدام از هم جدا شدیم و بیمار جداگانهای نداریم، تمامی وجود ما به یک وحدت تبدیل شده و به یک حقیقت واحد پیوند خورده است.
هوش مصنوعی: روح انسانی از راز یکتایی و اتحاد بیرون نمیآید، مانند ماهی که از آب دریا جدا نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر این چیستان تو بگشایی
گوی دانش ز موبدان ببری
ای به تو زنده نام حاتم طی
صاحب صد هزار صاحب ری
تاج اهل عرب قصی آمد
تا تو نسبت همی کنی به قصی
خاک را بر فلک مفاخر توست
[...]
آمد آن اصل شرع و شاخ هدی
آمد آن برگ عقل و بار ندی
سید عالم و عمید اجل
عمده ملک و دین ابوالاعلی
رتبت او نهاده منبر و تخت
[...]
بلبل گلستان «ما اوحی»
شمسهٔ چرخ «الذی اسری»
نکنم خواجه را به شعر هجا
لیک برخوانم آیتی ز نبی
ان قارون کان من موسی
خواجه آنست کاید از پی فی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.