ازان درج گوهر تکلم خوش است
وز آن غنچه تر تبسم خوش است
چو مورم مکن پایمال جفا
که بر زیردستان ترحم خوش است
چه می جویی از من نشان رقیب
نشان رقیب از جهان گم خوش است
نخواهم جدا از سگان درت
جهان را که دنیا به مردم خوش است
منه گو فلک بالش زرکشم
سر من به خشت سر خم خوش است
به درد و غم عشق خوش می زیم
چو اسباب باشد تنعم خوش است
مکن با رخش جامی از ناله بس
که بر گل ز بلبل ترنم خوش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.