تجلی الراح من کاس تصفی الروح فاقبلها
که می بخشد صفای می فروغ خلوت دلها
انلنی جرعة منها ارحنی ساعة عنی
که ماند از ظلمت هستی درون پرده مشکلها
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزلها
برآر ای بحر بیپایان ز جود بیکران موجی
که خلقی تشنهلب مردند بر اطراف ساحلها
مرا نظاره محمل ز سلمی باز میدارد
چه باشد برق استغنا زند آتش به محملها
تو سلطان فلک قدری چه باشی با گداطبعان
تو خورشید جهانتابی چه گردی شمع محفلها
صفای جام می جامی برد زنگ غم از خاطر
اذا ما تلق من هم فحاولها و ناولها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تجلیات معنوی و روحانی است که از سرچشمهای پاک سرچشمه میگیرد و به دلها صفا و روشنی میبخشند. سراینده از معشوق میخواهد که لحظهای به او آرامش دهد تا از تاریکیهای وجودش رهایی یابد. او به دنبال نزدیک شدن به خداوند است و میگوید که بدون وجود ارتباط روحانی، سفر و تلاشها بیفایدهاند. همچنین، شاعر به کشش و عطش بشر به معرفت و معنویت اشاره میکند و میگوید که در این دنیا، تنها با توجه به صفای روح و نزدیکی به حق میتوان از درد و غم فراق رهایی یافت. او به عظمت خداوند و مقام بلند او در برابر بندگان اشاره میکند و در نهایت به نوشیدن شراب عشق و صفای آن اشاره مینماید.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت و زیبایی نوشیدن شراب و تأثیر مثبت آن بر روح و دل اشاره دارد. شاعر از خواننده میخواهد که به شراب، که نماد صفا و روشنایی است، روی آورد و از آن بهرهمند شود، چرا که این نوشیدنی میتواند دلها را روشن کند و آرامش روح را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: مقداری از آن را به من بده تا لحظهای از بار سنگین وجودم رهایی یابم، چرا که از تاریکیهای زندگیام تنها مشکلات درون پرده باقی ماندهاند.
هوش مصنوعی: به جان خودت بسپار که در کعبهی بیابان ساکن شوی، زیرا اگر در دل به خدا نزدیک نشوی، چه فایدهای دارد که در سفرهای مختلف به سر ببری و از مقام و منزلتهای دنیوی بهرهمند شوی؟
هوش مصنوعی: ای دریا، با جود بیپایانت، موجی به راه بنداز که آنقدر عظیم باشد تا جانهای تشنهای که در کنار ساحلها جان باختهاند، را نجات دهد.
هوش مصنوعی: دیدن محمل از سلمی مرا از تماشا بازمیدارد. شاید این برق استغناست که آتش به محملها میزند.
هوش مصنوعی: تو در آسمان چه مقام و مرتبهای داری که حتی با افراد ناچیز همتایت، همانند خورشید تابان، درخشان و برجستهای مثل شمعی در محفلها هستی.
هوش مصنوعی: آشامیدن شراب شادی و دلخوشی را به همراه میآورد و غم را از ذهن پاک میکند. وقتی که با اندوه مواجه میشوی، سعی کن آن را پشت سر بگذاری و به خوشیهای زندگی بپردازی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نُمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم
[...]
به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
خیال آن لب میگون چه خون افتاده در دلها
مخسب ای دیده چون نرگس به خوشخوابی و مخموری
که شبخیزان همه رفتند و بربستند محملها
دلا در دامن پیر مغان زن دست و همت خواه
[...]
بیا ای از خط سبزت هزاران داغ بر دلها
مرو کز اشک مشتاقان به خون آغشته منزلها
به تقصیر وفا عیبم مکن، کز آب چشم من
هنوز اندر رهت تخم وفا میروید از گلها
گر از گردون ملالی باشدت، بر عشق املا کن
[...]
نسیم الصبح زر منی ربی نجد و قبلها
که بوی دوست میآید ازآن فرسوده منزلها
چو گردد شوق وصل افزون چه جای طعن اگر مجنون
به بوی هودج لیلی فتد دنبال محملها
دل من پر ز مهر یار و او فارغ نبودهست آن
[...]
رُموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکلها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دوصد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفلها
دل و می هردو روشن شد نمیدانم که تاب می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.