بزن تیغ و مکن تندی و تیزی
حلالت باد اگر خونم بریزی
چرا چون دور بر من می کنی جور
چرا چون بخت با من می ستیزی
چه شد کز مهربان خود ملولی
چه شد کز عاشق خود می گریزی
فکندی شور در ما تا کی آخر
شکر شیرینی و بازار تیزی
نسیم دوستی یابد دماغت
پس از صد سال اگر خاکم ببیزی
جلال ار یار دارد قصد جانت
چه یاری کز سر جان برنخیزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
توریزی خون من شاید که ریزی
که جان عاشقان را رستخیزی
پری را میگرفت از گرمخیزی
به چشم دیو در میشد ز تیزی
چنین گفت او ندانم تو چه چیزی
که گوئی یوسفی گرچه غریزی
چو کرد آن جوهری در گرم خیزی
به درج لعل مروارید ریزی
بدین دلسوخته آتش چه ریزی
رها کن بعد از این تندی و تیزی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.