آن سرو که می رود چنین راست
یارب ز کدام چشمه برخاست
از آب دو چشم ما برآمد
زان میل دلش همه سوی ماست
قدّیست به اعتدال دلکش
کان عین بلاست آن نه بالاست
گویند قدش به سرو ماند
گویم که کرا مجال و یاراست
من سرو ندیده ام به رفتار
من ماه ندیده ام که گویاست
ای دل حذر از دو چشم مستش
می کن که از او به شهر غوغاست
آن زلف سیاه عنبرین بوی
شوریده به روی او و شیداست
در حسرت گوهر وصالش
در هجر دو دیده ام چو دریاست
گفتم که دلا بصبر، مشتاب
کارام، دوای این تمنّاست
بر یاد لبش شبی به روز آر
گفتا چه کنم که او نه پیداست
دل باز مرا به دامی افکند
از ماست دلا بلا که برخاست
ای جان جهان بگو که رایی
با ما سخنی چو قامتت راست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی فرد محبوبی است که شاعر به توصیف او پرداخته است. او از قامت راست و دلکش محبوب که به سرو میماند، صحبت میکند و به دو چشم مست او اشاره میکند که بر دلش تأثیر گذاشته است. شاعر در حسرت وصال محبوبش به سر میبرد و به زیبایی زلفهای او نیز اشاره میکند. او به دل خود توصیه میکند که صبر کند زیرا عشق او به شدت دردآور است، ولی محبوبی است که گاه و بیگاه در یاد اوست و همیشه در جستجوی رسیدن به اوست. در نهایت، شاعر از محبوبش میخواهد که با او سخن بگوید و محبتش را ابراز کند.
هوش مصنوعی: این سرو که به این شکل ایستاده و صاف و زیبا به نظر میرسد، از کدام منبع آب سرچشمه گرفته است؟
هوش مصنوعی: اشکهای ما به خاطر عشق و میل دل او به سمت ما جاری شده است.
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به زیبایی و جذابیتی دارد که در تعادل و تناسب بدن یا قیافهی فرد وجود دارد. این زیبایی ممکن است حتی خطرناک و آسیبزننده باشد، به طوری که فرد را به خود جذب میکند؛ درست مانند زیبایی که بالها (به معنای جذابیت یا قدرت) ندارند، اما همچنان دلربا و جلب توجهکنندهاند.
هوش مصنوعی: میگویند قد او به بلندی سرو میماند، اما من میگویم که چه کسی را اینقدر فرصت و معشوقهای مناسب است؟
هوش مصنوعی: من هیچ درخت سرو زیبا و خوشرفتاری را ندیدهام و هیچ ماه زیبایی را نیز نیافتهام که بتواند به خوبی احساسات و ارتباطات را بیان کند.
هوش مصنوعی: ای دل، مراقب باش از چشمان معشوقهاش، چرا که نگاه او به شهر واقعی منجر به ایجاد آشوب و شلوغی میشود.
هوش مصنوعی: زلف سیاه او بویی مانند عطر عنبر دارد و چهرهاش سرشار از زیبایی و جنون است.
هوش مصنوعی: در آرزوی رسیدن به او، چشمانم در این دوری همچون دریا پر از اشک و غم است.
هوش مصنوعی: به دل خود گفتم که با صبر پیش برو و در کارهایت شتاب نکن، زیرا درمان این آرزو و خواستهها در صبر است.
هوش مصنوعی: یادم از لبهایش افتاد و در روشنایی روز به خودم گفتم: چه کنم که او دیگر در دسترس نیست.
هوش مصنوعی: دل من را به دام افتاد و درگیر کرد، ای دل، این مشکل از خود ماست که بروز پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: ای جان جهان، بگو که آیا نظری با ما داری؟ سخنی بگو که مثل قامتت راست و درست باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا نقش خیال دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
آنجا که جمال دلبر آمد
والله که میان خانه صحراست
وانجا که مراد دل برآمد
[...]
برخیز که موسم تماشاست
بخرام که روز باغ و صحراست
امروز بنقد عیش خوشدار
آن کیست کش اعتماد فرد است
می هست و سماع و آن دگر نیز
[...]
زین چار خلیفه مُلک شد راست
خانه به چهار حد مهیاست
این خاک ز لطف نور برخاست
وانگاه روان شد از چپ و راست
شد جانوری که آشیانش
برتر ز ضمیر و وهم داناست
هر لحظه ز فیض و فضل آن نور
[...]
شوری ز شرابخانه برخاست
برخاست غریوی از چپ و راست
تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟
کز هر طرفی هزار غوغاست
تا جام لبش کدام می داد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.