رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۱
باد بر تو مبارک و خنشان
جشن نوروز و گوسپند کشان
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینش آفتاب
... به چندین فروغ و به چندین چراغ
بیاراسته چون به نوروز باغ
روان اندر او گوهر دل فروز ...
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱
... دلم بر همه کام پیروز کرد
که بر من شب تیره نوروز کرد
بدان سرو بن گفتم ای ماهروی ...
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۲
... همه ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد
چو بشنید گفتارش اسفندیار ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹
... نگه دارد این فال جشن سده
همان فر نوروز و آتشکده
همان اورمزد و مه و روز مهر ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۸
... به دیبا بیاراست آتشکده
هم ایوان نوروز و کاخ سده
یکی بزمگه ساخت با مهتران ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزهگر » بخش ۳
... چو با تگ چنان پایدارش کنم
به نوروز با باد یارش کنم
وگر آزموده نباشد ستور ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزهگر » بخش ۷
... ندید اندران سال روی پدر
مگر مهر و نوروز و جشن سده
که او پیش رفتی میان رده ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲
... برفتند یکسر به آتشکده
به ایوان نوروز و جشن سده
همی مشک بر آتش افشاندند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۴
چو شد ساخته کار آتشکده
همان جای نوروز و جشن سده
بیامد سوی آذرآبادگان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۱ - پادشاهی قباد چهل و سه سال بود
... نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگی به نوروز و جشن سده
مداین پی افگند جای کیان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان
... بدان کشتمندان رساند گزند
همان گر نبارد به نوروز نم
ز خشکی شود دشت خرم دژم ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
... کند با زمین راست آتشکده
نه نوروز ماند نه جشن سده
همه بنده بودند ایرانیان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۲
... گرای دون که گویی که پیروز نیست
ازان پس و را نیز نوروز نیست
بمانیم تا سوی خاقان شود ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۳
... ابا فر و با برز و پیروز باد
همه روزگارانش نوروز باد
به ایران و تورانش بر دست رس ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۰
... شد از دیدنش باربد شادکام
بدان باغ رفتی به نوروز شاه
دو هفته ببودی بدان جشنگاه ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۱
... همی کرد هرکس به ایوان نگاه
به نوروز رفتی بدان جایگاه
کس اندر جهان زخم چونین ندید ...
... بیاویختندی ز زنجیر تاج
به نوروز چون برنشستی به تخت
به نزدیک او موبد نیک بخت ...
... هرآنکس که درویش بودی به شهر
که او را نبودی ز نوروز بهر
به درگاه ایوانش بنشاندند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲
... ز هر نامداری و هر مهتری
جز از رسم و آیین نوروز و مهر
از اسپان وز بنده خوب چهر ...