شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن
کمتر از پروانه نتوان بود در جان باختن
در مقامرخانه رندان با همت در آی
تا ببینی از گدایان ملک سلطان باختن
در خرابات محبت کار سرمستان بود
جاه و مال و نام و ننگ و کفر و ایمان باختن
چون حریف دوستی نام گرو بردن که چه
شرط جانبازان نباشد با گروگان باختن
گوی دل خوش میرباید زلف چون چوگان تو
گو بیاموزید شاهان گوی و چوگان باختن
پاکبازان را چو بازی مینماید ای همام
بر بساط نرد عشقش مهره جان باختن
بازی ما گر پریشان است در شطرنج عشق
مست را معذور دارید از پریشان باختن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مضمون عشق و باختن در این راه میپردازد. او بیان میکند که عشق نباید پنهان باشد و مانند پروانه باید با جان فشانی کرد. در این مقام، رندان و عاشقان با هم جمع میشوند تا حقیقت را ببینند، و در خرابات عشق، ارزشهایی چون مال و نام بیمعنا میشوند. همچنین، شاعر به شرط دوستی و جانفشانی در عشق اشاره میکند و تاکید میکند که بازی عشق گاهی پریشان است، اما باید از عاشق معذور دانست. در نهایت، او به زیبایی عشق و ارزش باختن در این بازیِ بزرگ اشاره میکند.
هوش مصنوعی: عشق واقعی نباید مخفیانه باشد، زیرا مردان بزرگ عاشق به طور آشکار عشق خود را ابراز میکنند. نمیتوان مانند پروانه به سادگی جان را فدای عشق کرد و در عین حال عشق را پنهان نگه داشت.
هوش مصنوعی: به محفل رندان و اهل دل بپیوند و ببین که چگونه با تلاش و کوشش، حتی گدایان نیز میتوانند بر سلطان پیروز شوند.
هوش مصنوعی: در مکانی که عشق و محبت جاری است، افرادی که در مستی عشق به سر میبرند، مشغولند. در آنجا، مقامها، ثروت، شهرت، شرمندگی و حتی ایمان نیز به راحتی فدای عشق میشود.
هوش مصنوعی: وقتی صحبت از دوستی و رفاقت به میان میآید، نباید به خاطر باختن یا تسلیم شدن، نامی را به گرو بگذاریم. این دوستی و وفاداری باید بدون قید و شرط باشد.
هوش مصنوعی: موی زیبا و مجعد تو مانند چوبی است که دل مرا سرگرم میکند، بنابراین، ای پادشاهان، بیاموزید که چگونه با توپ و چوب بازی کنید.
هوش مصنوعی: ای همام، وقتی که پاکبازان در عشق بازی میکنند، مهره جان خود را در این بازی میگذارند و آماده فدا کردن خود هستند.
هوش مصنوعی: اگر در عشق ما بازی به هم ریخته و مشکل دارد، لطفاً بازیکن مست را به خاطر باختهایش ببخشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشقبازی چیست سر در پای جانان باختن
با سر اندر کوی دلبر عشق نتوان باختن
آتشم در جان گرفت از عود خلوت سوختن
توبه کارم توبه کار از عشق پنهان باختن
اسب در میدان رسوایی جهانم مردوار
[...]
کار عشاق است جان در عشق جانان باختن
عشق جانان در حقیقت نیست جز جان باختن
کر کنم جان در سر سودای وصلش باک نیست
زانکه در کوی سلامت عشق نتوان باختن
تا ز عاج و انبوسش گوی و چو کان کرده اند
[...]
نیست بازی با رخ او عشق پنهان باختن
با چنان رخ غایبانه نیست آسان باختن
جان بسی در باخت عاشق تا به آن رخ عشق باخت
پاکباز آمد مقامر از فراوان باختن
تا بری از من به بازی جان و سر وآنگه روان
[...]
با مسلمان زادگان تا کی دل و جان باختن
بعد ازین خواهم به ترسازاده ایمان باختن
بر امید یک نگاه مرحمت می بایدم
خویش را چون سرمه در چشم عزیزان باختن
تشنه چندین راه ظلمت کرده طی حیف است حیف
[...]
پیش بردم در قمار عشق جانان باختن
صد شکافم بر دل است و یک گریبان باختن
گوی میدان وفا را زخم چوگان بشکند
گر در این میدان سپهر آید به چوگان باختن
بردن جان دیده عشق و چیده بازی، هوش دار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.