خیالی بود و خوابی وصل یاران
شب مهتاب و فصل نوبهاران
میان باغ و یار سرو بالا
خرامان بر کنار جویباران
چمن میشد ز عکس عارض او
منور چون دل پرهیزگاران
سر زلفش ز باد نوبهاری
چو احوال پریشان روزگاران
گذشت آن نوبهار حسن و بگذاشت
دل و چشمم میان برف و باران
خداوندا هنوز امیدوارم
بده کام دل امیدواران
همام از نوبهار و سبزه و گل
نمییابد صفا بی روی یاران
وهار و ول وه جانان دیم خوش بی
اَوی یاران مه ول بی، مه وهاران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف یک خواب و خیال درباره وصال یاران در یک شب مهتابی و فصل بهار است. شاعر به زیباییهای طبیعت، از جمله باغ، جویبار و چمن، اشاره میکند و حال و هوای شاداب بهار را به تصویر میکشد. او دلتنگی و آرزوی وصال یار را به تصویر میکشد و از گذشته بهشتی یاد میکند که دیگر در دسترس نیست. در انتها، شاعر ابراز امیدواری میکند که خداوند آرزوهای دلنگران را برآورده کند و بدون روی یاران، زیباییهای بهار و طبیعت برای او معنایی ندارد.
هوش مصنوعی: این تصویر، خیالی است شیرین که به خواب میآید: دوستیهای شبهای روشن و زیبا و بهارهای تازه و پرطراوت.
هوش مصنوعی: در باغ، در کنار جویبارها، دوست زیبایی چون سرو، با ناز و لطفی خاص در حال راه رفتن است.
هوش مصنوعی: چمن از زیبایی چهره او روشن و نورانی میشد، مانند دلهای پرهیزگاران که پاک و روشن است.
هوش مصنوعی: اوضاع و احوال روزگار را میتوان به مانند تابش نسیمی به موهای چیندار او تشبیه کرد که نشاندهنده تغییرات و ناپایداریهای زندگی است.
هوش مصنوعی: آن زمان زیبا و دلنواز سپری شد و اکنون دل و چشمانم در میان برف و باران رها ماندهاند.
هوش مصنوعی: خداوندا، هنوز امیدوارم و دوست دارم به آرزوهای دل کسانی که امیدوارند، جامه عمل بپوشانی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که همام (شخصی در شعر) در فصل بهار و زیباییهای طبیعت مانند سبزه و گل، خوشی و آرامش واقعی را پیدا نمیکند مگر در کنار دوستان و یارانش. به عبارت دیگر، جلوههای زیبای طبیعت تنها زمانی لذتبخش هستند که با همراهی عزیزان مشترک شوند.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده است به زیبایی و شادی که با وجود محبوب و یار در زندگی است. وقتی که محبوب در کنار ما باشد، دیگر هیچ چیز اهمیت ندارد و خوشی را بیشتر حس میکنیم. در واقع، همه چیز با وجود یار زیباتر و خوشتر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابوالفتح آفتاب نامداران
مظفر نام و تاج کامگاران
اگر باران نباشد در بهاران
سرشگ و آه من بس باد و باران
جهان را بس بود نالیدن من
اگر بلبل ننالد در بهاران
سحرگه بانگ من بشنو ز مطرب
[...]
همه سیمین بر و زرین سواران
پری رویان و پروین گوشواران
زلبهای چو بسد در فروشان
ز گیسوهای مشکین مشکباران
بگاه عشرت و بوس و تماشا
[...]
نشست آن شب به نوشانوش یاران
صبوحی کرد با شب زندهداران
که گر جامه بپوشد شه هزاران
نگردی تو ز خیل بیقراران
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.