گنجور

 
هلالی جغتایی

تا کی اندوه روزگار خوریم؟

فکر نابود و بود چندین چیست؟

گر نباشد ز غصه نتوان مرد

ور بود شاد نیز نتوان زیست

تا که در دست کیست روزی ما؟

و آنچه در دست ماست روزی کیست؟

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عنصری

هر کجا گوهری بدست بدیست

بدگهر نیک چون تواند زیست

انوری

برترین مایه مرد را عقلست

بهرین پایه مرد رد تقویست

بر جمادات فضل آدمیان

هیچ بیرون از این دو معنی نیست

چون از این هر دو مرد خالی ماند

[...]

حمیدالدین بلخی

چون نگه کرد هم به روزِ بیست

از قضا خر بمرد و گاو بزیست

خاقانی

لیکن ار فضل هست، دولت نیست

فضل بی‌دولت اسم بی‌معنی است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه