گنجور

 
عنصری

فعل آلوده گوهر آلاید

از خم سر که سر که پالاید

هر کجا گوهری بدست بدیست

بدگهر نیک چون تواند زیست

بد ز بد گوهران پدید آید

هر کسی آن کند کزو زاید