گنجور

 
هاتف اصفهانی

هرگزم امید و بیم از وصل و هجر یار نیست

عاشقم عاشق مرا با وصل و هجران کار نیست

هر شب از افغان من بیدار خلق اما چه سود

آنکه باید بشنود افغان من بیدار نیست

در حریمش بار دارم لیک در بیرون در

کرده‌ام جا تا چو آید غیر گویم یار نیست

دل به پیغام وفا هر کس که می‌آرد ز یار

می‌دهم تسکین و می‌دانم که حرف یار نیست

گلشن کویش بهشتی خرم است اما دریغ

کز هجوم زاغ یک بلبل درین گلزار نیست

سر عشق یار با بیگانگان هاتف مگو

گوش این ناآشنایان محرم اسرار نیست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

اندرین گیتی به فضل و رادی او را یار نیست

جز کریمی و عطا بخشیدن او را کار نیست

تیز بازاری همی بینم سخا را نزد او

اینت بازاری که در گیتی چنین بازار نیست

از پی نام بلند و از پی جاه عریض

[...]

ناصرخسرو

جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست

زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست

بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد

این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست

مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش

[...]

خواجه عبدالله انصاری

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست

کار عاشق جز تماشای و صال یار نیست

از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند

پای ننهم که در آنجا وعدهٔ دیدار نیست

قطران تبریزی

روز کوشیدن چو تیغت شیر جان او بار نیست

روز بخشیدن چو کفت ابر گوهر بار نیست

نابریده تیغ تو روز وغا پولاد نیست

نابسوده کف تو روز عطا دینار نیست

در خور گفتار هرکس مر ترا گفتار نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

ذوالجلال‌ است آن‌ که در وصف جلالش بار نیست

هرچه خواهد آن‌ کند کاری برو دشوار نیست

ملک او را ابتدا و انتها و عزل نیست

ذات او را آفت و کیفیت و مقدار نیست

آن خداوندی‌ که هست او بی‌نیاز از بندگان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه