شهناز ولی پور هفشجانی
دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی استادیار دانشگاه فرهنگیان شهرکرد
شهناز ولی پور هفشجانی در ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۲:
شکل درست مصراع اول اگر تو آینه سینه را کنی پرداز است پرداختن صاف و صیقلی کردن
اگر تو آینه سینه را صیقلی کنی و از زنگار و غبار آن را پیراسته کنی آنگاه در دلت هزار طوطی شیرین زبان پدیدار می شود که شعر را به تو الهام می کنند. بیت اشاره دارد به نوع آموزش سخن گفتن به طوطی در قدیم، که طوطی را روبروی آیینه قرار میدادند و شخصی پشت آینه سخن می گفت طوطی تصویر خود را در آینه می دی و آن را طوطی دیگری می پنداشت و تصور می کرد این طوطی با او حرف می زند لذا سعی می کرد سخن گفتن او را تقلید کند و این گونه کلمات یا جملاتی را یاد می گرفت. در ادبیات فارسی شاعر همان طوطی است و دل پاک و جلا یافته آن آینه است و آن که در پشت آینه سخن می گوید خداوند است اگر دل پاک باشد شاعر صرفا آن چیزی را تکرار می کند که خداوند گفته است چنان که حافظ می فرماید در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم و مولوی می فرماید آینه ات دانی چرا غماز نیست؟ زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست
شهناز ولی پور هفشجانی در ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار:
غالباً این واژه اسرار با فتحه الف خوانده میشود جمع سر به معنی رازها، حال آنکه به نظر میرسد با کسره باشد و مصدر از سر به معنای رازگویی و نجوا کردن، صحبت کردن بسیار آرام و در گوشی و منظور این است که تسبیح کوه و دریا و درختان و تمام اجزای طبیعت نجوایی پنهانی است که تنها گوش صاحبدلان آن را میشنوند.
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۶ در پاسخ به مینو مختاری دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:
آتش دل: سوز جگر و منظور اینجا عشق و فراق است دماغ مغز سر
ز گرمی سوخته همچون چراغش: رقص ضمیر دارد از گرمیش همچون چراغ سوخته بود. معنای بیت: حرارت آتش عشق از دل فرهاد تا مغز سرش رسیده بود و آن را همچون چراغ سوزانده بود.
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۴ در پاسخ به مژده ظهرابی دهدزی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:
دام زبون گیر یعنی دامی که فقط بدبخت بیچارهها را اسیر می کند و استعاره از روزگار است. معروف یعنی شناخته شده نخجیر یعنی شکار
معنی بیت: یک گله حیوانات وحشی که اسیران دام زبون گیر دنیا هستند دور فرهاد جمع شده بودند.
منظور این است که آن قدر فرهاد در بیابان مانده بود که حیوانات وحشی او را همچون یکی از خود می دانستند و دور او جمع شده بودند
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:
منظور از کند بر کام خویش ان نقش منسوب این است که کسی که عاشق باشد و فال بزند برای این سوال که ایا او به معشوق میرسد یا خیر حتی اگر فال او بد بیاید فال را بر اساس آرزوی خود «خوب» تفسیر می کند.
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۶ - رای زدن خسرو در کار فرهاد:
با بیت قبل موقوف المعانی است
اما اکنون آن ماهرو جشن گرفته زیرا دیوانهای را رقیب من کرده است. در طب قدیم نور ماه بر دیوانگی میافزاید. ماه نو استعاره از شیرین. آشفته کنایه صفت از موصوف: فرهاد
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۶ - رای زدن خسرو در کار فرهاد:
خیلی تلاش کردم در دوران پادشاهی ام جشنی بدون روستائیان مزاحم و بی سرخر داشته باشم.
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۶ - رای زدن خسرو در کار فرهاد:
گرش مانم بدو: اگر رهایش کنم
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن خسرو از عشق فرهاد:
استاد وحید دستگردی نوشتهاند که فرهاد قصد ازدواج با شیرین را ندارد و به آوازی از شیرین خشنود است اما به نظرم فرهاد چنین امیدی ندارد نه این که قصد نداشته باشد.
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:
بیت دارای آرایه حسن تعلیل است علت بیقراری دایم فرهاد و حرکت همواره او را آن دانسته که می خواسته از خودی خود بیرون برود و خودبینی و خودخواهی را کنار بگذارد.حافظ می فرماید:
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:
سهیل /soheyl/
سهیل: ستارهای در صورت فلکی سفینه که پس از شِعرای یمانی درخشانترین ستارگان است و در خاورمیانه در شبهای آخر تابستان دیده میشود؛ سهیل یمن؛ سهیل یمان؛ پرک؛ اگست. Δ قدما گمان میکردند سرخی و خوشرنگی سیب و همچنین خوشبویی ادیم از اثر تابش سهیل است. بر این اساس میان سهیل و ادیم مراعات نظیر است
ادیم: چرم ادیم رخ اضافه تشبیهی است. سهیل را در دیده جستن: منظور بیخوابی است. چشمهایش همواره باز بود انگار معشوق او ستاره سهیلی بود که در آسمان چشمان خود دنبالش می گشت. ایماژ زیبایی دارد.
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
گر افلاطون بدی از هوش رفتی: افلاطون نماد هوش دانسته شده
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۴۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
ز شکر حلقهها در گوش کردی: حلقه هایی از شکر گفتار خود در گوش طبرزد(نبات) می کرد
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
شکر خواند انگبین را چاشنیگیر: شکر انگبین را متهم کرد که شیرینی اش از خودش نیست بلکه آن را از لب شیرین اقتباس کرده
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
شکر دامن به خوزستان برافشاند: ۱ - سیاحت کردن سفر کردن جلای وطن کردن ۲ - ترک کردن اعراض کردن .
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
برون پرده: بیرون حرمسرا
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
رقیبان: مراقبان نگهبانان
به واجب: شایسته. به واجب جایگاه: ترکیب وصفی مقلوب
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
شادروان . [ دُ ] (اِ مرکب ) معرب آن شادروان [ دَ / دِ ] و شاذروان . (دزی ج 1 ص 715). پهلوی شاتوروان . (فرش ). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). پرده ٔ بزرگی را گویند مانند شامیانه و سراپرده که پیش در خانه و ایوان ملوک و سلاطین بکشند.
به رسم خواجگان...: در قدیم افراد بر اساس مقام و منزلت در دربار جایگاه و نوع حضورشان مشخص می شد بر دست راست نشستن نشان دهنده بالاتر بودن مقام بود در مقایسه با کسی که در دست چپ می نشست و روی زمین نشستن مقام پایین تری محسوب می شد از کسانی که بر صندلی یا همان کرسی می نشستند صدر نشینان هم مقام بالاتری داشتند از ذیل نیشنان یا آستانه نشینان(پای ماچان نشینان) بعضی هم اجازه نشستن نداشتند و باید سرپا می ایستادند. ناصرخسرو در ذم شعرای درباری می گوید: تو برپایی آن جا که مطرب نشیند سزد گر ببری زبان جری را
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۱۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
اگر حساب کنی همه کس می تواند انگشتر بسازد اما از موم و گل؛ نه از فلزات سخت. انگشتری ساختن از آهن و طلا کار هر کسی نیست و استادکار می خواهد
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:
نقش چین: چین به نقاشی معروف بوده است رجوع کنید به حکایت مسابقه رومیان و چینینان در مثنوی و در منطق الطیر گذشتن سیمرغ از بالای چین و افتادن پر او در چین: ابتدای کار سیمرغ ای عجب جلوهگر بگذشت بر چین نیم شب در میان چین فتاد از وی پری لاجرم پر شور شد هر کشوری هر کسی نقشی از آن پر برگرفت هر که دید آن نقش کاری درگرفت و حافظ: نقشش بحرام ار خود صورتگر چین باشد.
آهن مجاز با علاقه جنس از تیشه