گنجور

حاشیه‌ها

روفیا در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

سلام آموزگار گرامی
من نمی گویم هر کجا حافظ سخن از می گفت مرادش می عرفان بوده و هرگز می انگوری نبوده است.
چون من مطالعه جامع و فراگیری در همه ابیات او نداشته ام و تازه اگر هم داشتم باز از کلی گویی پرهیز میکردم.
من بیمار بسیار سالخورده ای داشتم که یکی از نخستین داروسازان ایران بود.
در مدرسه دارالفنون درس خوانده بود و دبیر ادبیاتش نیما یوشیج و دبیر زبان آلمانی اش بزرگ علوی و سایر دبیرانش جملگی از مشاهیر صاحب اندیشه بودند.
شعبان استاد خوانی را از نزدیک دیده بود و زمانی توده ای بود و زمانی با روحانیان نشست و برخاست میکرد.
زمانی نیز اقدام به گرداندن مدرسه ای رایگان در سطح عالی کرده بود.
در پاکستان، بحرین، اروپا، جزایر کاراییب و... در سیر آفاق و انفس تجارب بیشماری داشت و از هر چه سخن به میان می آمد تجربه ای عینی داشت.
به مدت دو سال از مصاحبت او برخوردار بودم.
میدانید بزرگترین درسی که از زندگی او گرفتم چه بود؟
اینکه احوال انسان، اندیشه هایش، عملکردش در بستر زمان، در بستر رویدادهای اجتماعی زمان، بسته به درجه حرارت محیط، بلایای طبیعی، سنگی که زیر پایش می لغزد، آدمی که با او ملاقات میکند، غذایی که میخورد، تصادفی که با اتومبیلش میکند، ووو... متغیر است!
تاریخ، جغرافیا، محیط ،ژن ، و در یک کلام روزگار آبستن حوادث است و
هیچ کس از تاثیرات نیروهای شگرف روزگار که به طور غیرمنتظره ای چونان انرژی هسته ای آزاد میشوند رها نیست.
این یک اصل است. در زمان حافظ هم چنین بوده اکنون نیز...
لذا من به طور جد پرهیز میکنم از اینکه انسانی به بزرگی و پیچیدگی حافظ را به طور کلی در یک واژه کوچک می پرست یا عارف زندانی کنم.
حافظ همینی است که هست. با همه اشعارش و با همه آثارش...
اگر میشد او را در یک واژه گنجاند، او خود چنین میکرد.
در یک واژه حرفش را میزد...
فکر میکنید نمی توانست؟!
چون احوال و اندیشه هایش چونان هر بشری در زد و خورد دایم با نیروهای روزگار بود حاصلش یک دیوان شعر شد نه یک واژه...
شما هم هرگز ناچار نیستید او را در یک category قرار دهید.
او حافظ است. حافظ منحصر به فرد...

بهنام در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:

باز یکی پیدا شد و دوباره حرف الکی زد من نمیدونم مشکل این افراد با محسن چیه فقط میان و جو رو به هم میریزند خب عزیز باید اینو بدونی که ما هیچ وقت اغراق نمیکنیم فقط داریم حقیقت رو میگیم و اگه نمیتونی حقیقت رو بشنوی اصلا نمیخواد این همه زحمت بکشی بیای نظرات رو بخونی و کامنت بذاری موفق باشید

مهران... در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:

درود برهمگان...
بیت دوم شعر رو میشه به چالش کشید چون وقتی ریگ درشتی سر راه رود قرار گرفته چطور میشه که مصرع دوم رو به این ربط داد...پرنیان چطور از زیر پاها بیرون میان...تقدس و پاکی پرنیان جایش زیر پا نیست...شاید درک من از این بیت اشتباه باشه...ممنون میشم اساتید محترم پاسخگوی این متن بنده باشند

راضی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۹ - قصهٔ جوحی و آن کودک کی پیش جنازهٔ پدر خویش نوحه می‌کرد:

همین شعرکافییست برای بهترین تسبیح که صبراست

مرادی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۶:

همچنین در بیت:
هر ذره که می‌پوید بی‌خنده نمی‌روید
از نیست سوی هستی ما را کی کشد خنده
در مصرع دوم «کی» خلاف وزن آمده است و «که» صحیح تر است.

مرادی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۶:

جسارتا در مصرع اول، بخش کردنِ خنده، مفهوم دقیقی نداشته و در اغلب نسخ هم «پخش» آمده است.
امروز روز بت خندان می‌پخش کند خنده....
سپاس

ارش در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:

منظور از رواق و طاق معیشت در بیت چهارم چیست...

آتوسا هادی زاده در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:

زیباگفتاری بنیاد گفتاری مولانای جانم

آیدین همتی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:

او را به جز خیانت ...

ناشناس دوم در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » فی فضائل خلفا » فی فضیلةامیرالمؤمنین علی رضی الله عنه:

بنده الله! و بب جان!
تقیه حکمی قرانی و دستوری نبوی است و شما اهل سنت، که مدعی پیروی قرآن و سنت رسول خدایید چرا احکام الهی و نبوی را قبول نمی کنید؟
اگر اهل تعصب نباشید و با رویکرد حقیقت شناسی به تحقیق منصفانه بپردازید می دانید که تقیه، یک حکم حکیمانه و الهی است. این در کلیت مسئله. اما اینکه در جزئیت قضیه، عطار تقیه کرده یا نه، بحث دیگری است.
اغلب آثار عطار منسوب به وی است ولی در عین حال، ولایت شرط رسیدن به مقامات بلند توحیدی عنوان شده و حضرت علی(ع) را خلیفۀ چهارم دانستن و بعد از انسان های غیرمعصومی(یعنی سه خلیفه اول)قرار دادن، نقض ولی دانستن حضرت علی است. عرفای بزرگی که نکات دقیق توحید را بیان داشته اند بدون روح ولایت نمی توانسته اند به آن مقامات برسند و بیانشان کنند.
از این جهت اگر ظاهر اشعار و سخنانشان، غیر شیعی است، این بر تقیه حمل می گردد. موفق باشید.

آرمان در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۰۶ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۴ - ذکر بایزید بسطامی رحمة الله علیه:

گفتند: داروی دل چیست؟
گفت: از مردمان دور بودن....

ناشناس در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » فی فضائل خلفا » فی فضیلةامیرالمؤمنین علی رضی الله عنه:

سلام
ارزوی توفیق دارم

حمید سامانی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۱۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲:

کش در بیت ششم مخفف و به معنای که او را است

حمید سامانی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۰۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲:

زهرا خانم
خیلی ساده و روشن است، منظور از آشنایان، دوستان و نزدیکان است

فرید در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۳۷:

ام بعد از دیوانه اضافی است و وزن مصرع را خراب می کند

ناشناس در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:

دیوانه ک باشی
با ی بیت شعر هم
دنبال جنون میگردی

سجاد در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۰:

همه سر خوش از وصالت من و حسرت و خیالت ... من و حسرت و خیالت

ناشناس در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۳۶ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵ - اشک یتیم:

روحت شاد پروین ! کجایی که ببینی به جای پادشهی در آن واحد پادشهان بسیار شده اند و فقط هم از گذرگهان خاص عبور کی کنند.

ناشناس در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:

خنک آن قمار بازی که بباخت (هرچه) بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
بیت پنجمه (مجید) جان :)

فرهنگ در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۹ - آواز دادن هاتف مر طالب گنج را و اعلام کردن از حقیقت اسرار آن:

بیت ده مصرع دوم صحیح نگارش نشده و وزن شعر بهم ریخته
صحیح:گو بدو کو را سوی گنج است پشت

۱
۳۹۷۵
۳۹۷۶
۳۹۷۷
۳۹۷۸
۳۹۷۹
۵۴۶۸