پگاه در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:
در بیت چهارم نیز در بعضی نسخه ها به جای " تقوی" ، " تدبیر" آمده : تکیه بر تدبیر و دانش...
در ضمن نکاتی که گفتم از کتاب "حافظ خراباتی" تالیف "رکن الدین همایون" می باشد.
با تشکر از سایت فوق العاده خوبتون.
پگاه در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:
سلام
در بیت آخر در بعضی از نسخه ها مصرع اول چنین آمده: کیست حافظ تا ننوشد باده بی بانگ سرود
و در مصرع دوم "تجمل" اشتباه است، لطفا اصلاح کنید: عاشق مسکین چرا چندین "تحمل" بایدش
گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:
دوستان
" رست " در شاهنامه به مانای زاد، فرزند و تخم و ترکه آمده است
در داستان زال و رودابه ، منوچهر با زناشویی هم رای نیست، چه مهراب نژاد از ضحاک بیوراسب دارد:
فریدون ز ضحاک گیتی بشست
بترسم که آید از آن تخم ، رست
" رست با صدای پیش + م " رستم فرزندم!! "
که دور از نظر استاد جنیدی نیست
رست +تهم رستهم رستم به همین آسانی !
و کم نیستند مادرانی که جگر گوشگان " رودم " میخوانند!
فریدون جنیدی فرهیخته ایران دوستی است که گه گاه دیدگاه های تاریخی و زبانی دارد نا هم خوان باسنت ها ی تحقیقات تاریخی و زبانی مرسوم
، ازینرو برخی آنهارا بر نمی تابند.
بهداد میرزائی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:
با درود. یک بار دیگر از استاد جنیدی نقل میکنم: نام رُستم در کتاب باستانی اوستا بصورت رَئوذَ-سْتَهم (raōδa-stahm) آمده است یعنی دارای پیکر بزرگ. این واژه در زبان پهلوی به رُذستَهم (rōδstahm) دگرگون شد. rōδ یعنی روینده، بالاگیرنده، نمو کننده، و تهم یعنی قوی پیکر. روی هم یعنی رشدکنندة قوی پیکر؛ و در فارسی به گونة ساده تر ’رُستم‘ در آمد. پس بیت مذکور ساختگی و زائیده ذهن افزاینده است. شناخت زبانهای باستانی برای درک شاهنامه لازم است. نمونة دیگر:
در نامة رستم فرخزاد به برادرش چنین آمده است:
بزرگان که در قادسی با من اند
درشتند و با اهرمن دشمنند
گمانند کاین «بِیش» بیرون شود
ز دشمن زمین رود جیهون شود
چون برخی نویسندگان معنی «بِیش» را در نیافتند آن را به واژه های دیگر چون بیشه گرداندند. اما واژة بَئِیشَ (baēša) در اوستا یعنی درد و رنج و در زبان پهلوی به گونة بِیش (bēš) در آمد و گویا این واژه فقط در شاهنامه آمده است. واژه پزشک هم از همین آمده است به معنی «زننده درد و رنج». همین واژه در بیت دیگری نیز آمده است:
تو کردی همه جنگ را دست پیش
سپه را تو برکندی از جای خویش
خرد ار پس آمد تو پِیش آمدی
به فرجامِ آرام، «بِیش» آمدی
یعنی پس از آرامش، درد و رنج آوردی. توجه شود واژة پِیش (pēš) با کسره است یعنی جلو و امروز آن را با ئی میخوانیم.
در خصوص مقاومت ادبا و جامعه آکادمیک در برابر ویرایش جنیدی، فقط این پاراگراف را از فروید نقل میکنم (مقدمه دومین چاپ از کتاب «تعبیر رؤیا» پس از ده سال). خواننده آگاه خود میفهمد منظورم چیست:
”اگر پس از نزدیک ده سال از انتشار این کتاب خواستار چاپ دومی از آن شده اند، از آن رو نیست که محفلهای حرفه ای و تخصصی که مقدمه اولم را خطاب به آنها نوشتم، به آن علاقه نشان داده اند. به نظر میرسد همکاران روانپزشک من اصلاً به خود زحمت نداده اند تا بر حیرت و سرگشتگی که دیدگاه تازه من به خواب و رؤیا سبب آن گردیده، چیره شوند. ... دیدگاههای منتقدان در نشریات علمی افراد را فقط به این نتیجه میرساند ک
بهداد میرزائی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:
با درود. یک بار دیگر از استاد جنیدی نقل میکنم: نام رُستم در کتاب باستانی اوستا بصورت رَئوذَ-سْتَهم (raōδa-stahm) آمده است یعنی دارای پیکر بزرگ. این واژه در زبان پهلوی به رُذستَهم (rōδstahm) دگرگون شد. rōδ یعنی روینده، بالاگیرنده، نمو کننده، و تهم یعنی قوی پیکر. روی هم یعنی رشدکنندة قوی پیکر؛ و در فارسی به گونة ساده تر ’رُستم‘ در آمد. پس بیت مذکور ساختگی و زائیده ذهن افزاینده است. شناخت زبانهای باستانی برای درک شاهنامه لازم است. نمونة دیگر:
در نامة رستم فرخزاد به برادرش چنین آمده است:
بزرگان که در قادسی با من اند
درشتند و با اهرمن دشمنند
گمانند کاین «بِیش» بیرون شود
ز دشمن زمین رود جیهون شود
چون برخی نویسندگان معنی «بِیش» را در نیافتند آن را به واژه های دیگر چون بیشه گرداندند. اما واژة بَئِیشَ (baēša) در اوستا یعنی درد و رنج و در زبان پهلوی به گونة بِیش (bēš) در آمد و گویا این واژه فقط در شاهنامه آمده است. واژه پزشک هم از همین آمده است به معنی «زننده درد و رنج». همین واژه در بیت دیگری نیز آمده است:
تو کردی همه جنگ را دست پیش
سپه را تو برکندی از جای خویش
خرد ار پس آمد تو پِیش آمدی
به فرجامِ آرام، «بِیش» آمدی
یعنی پس از آرامش، درد و رنج آوردی. توجه شود واژة پِیش (pēš) با کسره است یعنی جلو و امروز آن را با ئی میخوانیم.
در خصوص مقاومت ادبا و جامعه آکادمیک در برابر ویرایش جنیدی، فقط این پاراگراف را از فروید نقل میکنم (مقدمه دومین چاپ از کتاب «تعبیر رؤیا» پس از ده سال). خواننده آگاه خود میفهمد منظورم چیست:
”اگر پس از نزدیک ده سال از انتشار این کتاب خواستار چاپ دومی از آن شده اند، از آن رو نیست که محفلهای حرفه ای و تخصصی که مقدمه اولم را خطاب به آنها نوشتم، به آن علاقه نشان داده اند. به نظر میرسد همکاران روانپزشک من اصلاً به خود زحمت نداده اند تا بر حیرت و سرگشتگی که دیدگاه تازه من به خواب و رؤیا سبب آن گردیده، چیره شوند. ... دیدگاههای منتقدان در نشریات علمی افراد را فقط به این نتیجه میرساند که تصور کنند اثر من محکوم است تا در قعر سکوت مطلق فرو برود؛ در عین حال، طرفداران اندک یا متهوّر من، که تحت راهنمائی من ... از تفسیر رؤیاها در درمان بیماران روانی سود میبرند، نمیتوانستند چاپ اول کتاب را تماماً خریده باشند. به این ترتیب من به گروه بزرگتری از خوانندگان تحصیلکرده و کنجکاو احساس دین میکنم که علاقه آنها سبب شد تا پس از نه سال، این کار دشوار را که از جهات بسیاری مهم است دوباره در دست بگیرم.“
امروز نام فروید در دنیای علم جاودانه شده، در حالی که از منتقدان او نامی در میان نیست.
ثبت شرکت در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
و با این درد ..... این درد برد ما را
هادی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۶ - فی صفة الموت:
کلمه اول بیت اول «جز» باید باشه ظاهرا
سید محمود حسینی پناه در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۷:
در نسخه دیوان ناسر خسرو/ تصحیح و شرح جعفر شعار، کامل احمد نژاد. تهران: پیام امروز،1378
وزن این قصیده که قصیده ی شماره 86 در آن نسخه است ؛ در قسمت "وزن نما"، صفحه ی 743 چنین آمده:
مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ مفاعیل
khayatikamal@ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۱:
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 5276
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۴۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:
پای در نه، راه را پایان مجوی
زانکه راه عشق بیپایان بود ...
...
کوهستان!
وقتی صعود می کنی
هر جا شیبِ مسیر تند تره، بهش نزدیکتری!
تو اوج سربالایی، جایی که به سختی صعود می کنی، دیگه در آغوششی!!
عجبا که وصال، در انتهای راه نیست، ... در دلِ راهه!
مقصد، خودِ راهه ...
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
سپاسگزارم
سهوالکلید برگ بود. یا چنانکه برخی می پسندند
سهو ال کی بورد
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
جناب آمم صادق
اگر آنچه میفرمایید حقیقت داشته باشد ، ایشان پس از" ارداویراف " اولین کسی خواهند بود که به چنین سفری رفته است.
موبد ارداویراف اما شربت " هوم " نوشیده راهی این وادی پر خطر شده بود. وی در بازگشت مشاهدات خویش را نوشته به یادگار نهاده است( منبع اصلی کمدی الهی دانته الیگیری )
از نوع ماده ای که حضرت مولانا مصرف میفرموده اند اطلاع داریذ؟؟؟. سپاگزارم
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۹:
اصلاح می کنم: محرم سرّ "هم اکنون" آمدن..
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۹:
عشق چیست..
از ازل آزاد گشتن وز ابد
محرم سرُ "هم اکنون" آمدن ..
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
گرچه از سر پای کردم چون قلم ... :
چون قلم، با سر رفتم ...
مشابه: چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم..
البته در جایی اینگونه هم آورده است:
سر بریده راه رفتن چون قلم
Reza در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۷:
این متن و با صدای مرشد میر رستمی گوش بدین لذت ببرین
پیوند به وبگاه بیرونی
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۰ - گفتار در چگونگی عشق:
مدار زندگی بر چیست؟ برعشق ...
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
چالشی زیبا و ناگزیر..
عاشق، معشوق را به تمامی برای خود می خواهد .
عاشق، همه چیز را به تمامی برای معشوق می خواهد ..
عاشق و معشوق در "عشق" محو می شوند ...
محمد صادق در ۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
خواجوی کرمانی عزیز
دقیقا همینطوره ... حضرت مولانا هزاران بار مرده و زنده شده .... یعنی روح خود را از بدن خارج کرده و به ماورا رفته .... همه آنچه باید میدیده است رو دیده و برگشته ..
امین در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱: