گنجور

حاشیه‌ها

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۶:

بنگر که کجا می روی و بیهده منگر سوی خدم و بنده آزاد و موالی
موالی و آزاد: تضاد
نگاه کن که عاقبت به کجا خواهی رسید و به کجا میروی، بیهوده به این خدمتکارها و بندگان آزاد و غلامها نگاه نکن (روی آنها حساب نکن).

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۶:

در مزرعه معصیت و شر چو ابلیس
تخم بزه، بار بد وبرگ وبالی

تو در مزرعه معصیت و شر و بدی مانند ابلیسی هستی که تخم بزهکاری می کارد و
برگ و بارش بدی و رنج است

 

طغیان در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

به این دلیل واضح که مولوی از تاجیک (ایرانی) های خراسان بود و در اشعارش لحجه ی شیری فارسی دری آشکار است خوبست که تاجیک افغانستانی در مورد اشعارش نظر دهد.
مثلن وقتی من بازی گوشی میکردم و‌درس نمیخواندم مادرم میگفت «حال ما از ای بتر میشه». بنا تردیدی نیست که مولانا بتر منظورش بوده باشد.
دوستی کفته است که بتر کلمه ی ترکیست .نه آنگونه نیست.این کلمه کوته تر کلمه ی بد تر است.

 

الجبار/ یا جابر العظم الکسیر/یا جابر کل کسیر در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:

بسم الله الرحمن الرحیم.
هر شب، شب قدر هست اگر قدردان باشیم...
" خوبان همه صید صبح خیزان باشند* در بند دعای اشک ریزان باشند* تا تو سگِ نفس را به فرمان باشی* آهو چشمان از تو گریزان باشند... "
با نظر کبوتر حرم و فرشیر خیلی موافقم!
صدق الله العلی العظیم...

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۷:

نیست جمال و شرف شوشتر
جز به بهاگیر ونکو ششتری
ششتری: دیبای منسوب به ششتر از بلاد خوزستان
بهاگیر: بهادار، هر چیزی که قیمت و بهای بسیار داشته باشد.
زیبایی و برتری شهر شوشتر به خاطر چیزهای باارزش و دیبای شوشتری است، نه چیز دیگر.

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۷:

باتو من ار چند به یک دین درم
تو زره من به رهی دیگری
اگر من و تو در دین با هم مشترک هستیم (دین هر دویمان اسلام است) اما راه من و تو در دین از هم جداست

 

محمود شمسائی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۳:

با عرض سلام خدمت دوستان
با احترام و تشکر فراوان
از پدیدآورندگان این گنجینه شعر و ادب پارسی
در نسخه خطی موجود در موزه ای در آمریکا که صفحه ای از آن به نمایش در آمده است ، پیش از بیت آخر این بخش ، بیت دیگری به این مضمون آمده که در این جا دیده نمی شود .
" بد الیاس همره به خضر آن زمان
بخورد او همان آب و شد شادمان "
از این نسخه عکسی گرفته شد که اگر امکانش باشد برای تطبیق از طریق E-mail برای گنجور فرستاده شود.
پیروز باشید

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۰:

کار دنیا گر بر موجب عقلستی
مرمرا خیره درین کنج چه کارستی؟
اگر کار دنیا بر مدار عقل و اندیشه و خرد می بود، پس چرا من بیهوده در این کنج زندانی شده ام، چه کاری درین گنج دارم؟ نظیر این بیت عربی
فلو کانت الدنیاتنال بفطنة
وفضل و عقل نلنت أعلی المراتب
اگر با هوش فطنت و فضل و عقل به دنیا دست یافته میشد، پس من می باید به بالاترین پایه ها رسیده باشیم.
ناصرخسرو دراین بیت عقل را ملاک بیان خود قرار می دهد اما خیام نیشابوری عدل را ملاک می نهد
خیام:
گر کار فلک بعدل سنجیده بدی
احوال فلک جمله پسندیده بدی
ور عدل بدی به کارها در گردون
کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۰:

فضل بایدش و خرد بار کن که خرما بن گرنه بار آوردی یار چنارستی
آدمی باید فضل و دانش و خرد و حکمت و عقل داشته باشد. اینها را برای خودت جمع کن. وگرنه درخت خرما اگر میوه خرما ندهد، فرقی با درخت چنار که درختی بی میوه است، ندارد

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۰:

فتنه سبزه شدت دل چو خر، ای بیهش فتنه سبزه نشدی گرنه حمارستی
معنی بیت: دل تو هم مانند خر، فریفته و مفتون خوشی های دنیا شده، ای غافل ای نادان. خر اگر عقل داشت و احمق نبود، فریفته سبزه و علف نمیشد.

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۳ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۰:

فوج فوج ابرهمی آید پنداری
بر سر دریا اشتر بقطارستی
دسته دسته پشته های ابر بر سر دریا روان می شوند، پنداری که قطار شتران پشت سر هم روی سر دریا راه می روند. تشبیه پشتهای ابر به قطار شتران

 

موسی روستایی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۰:

بینی آن که باد که گوئی دم یا رستی باش بر تبت و خرخیزگذارستی
درآخر ابیات این قصیده افعال نیشابوری به چشم می خورد و وجه تسمیه این افعال به نیشابوری این بوده است که مقدسی در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم گفته است که نیشابوریان اینگونه افعال را به کار می بردند. این افعال می باید پس از ادات تشبیه و شک و تمنی و ترجی مانند چون، گویی، پنداری، کاشکی، شاید و باشد قرار گیرند

 

زیبا روز در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۲ - قصهٔ رستن خروب در گوشهٔ مسجد اقصی و غمگین شدن سلیمان علیه‌السلام از آن چون به سخن آمد با او و خاصیت و نام خود بگفت:

می فرماید زیرکی و هسیاری ناشی از عقل جزیی انسانی را که از علوم مختلف فرا گرفته است
دور بینداز و حیرانی ناشی از ملاقات خداوند را بجایش برگزین .
مراحل شناخت جهان از شک تا یقین توسط مولانا این هاست
وهم /شک / ظن / یقین ...نظر . در مرحله ظن آدم چیزی را پنجاه پنجاه می داند .هم می داند و هم نمی داند . در مرحله
یقین به تمامی می داند ولی باز هم با عقل انسانی و زیرکی .در مرحله نظر با بصیرت درونی و الهام خداوندی .
نظر همان آخرین مرحله یقین است .یعنی حق الیقین .
اساس مکتب مولانا بر حیرت عارفانه است که ناشی از عشق است و نه حیرت معمول مردم که ناشی از سرگشتگی ست
حق یارتان باد .

 

محمد علی لطفی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:

با سلام و تشکر، به یاد حواس مادی چندین گانه (حس بینایی ،شنوایی، بویایی، لمسایی، چشایی،.....) افتادم که با هیچکدام نمیتوان به صورت مستقیم گردش زمین را به دور خودش "احساس کرد !؟.ولی وقتیکه سوار "چرخ و فلک"میشویم با همه وجودمان ! و حواسمان ، گردش آن را "احساس میکنیم. آیا با این حواس مادی ناقص میتوان "هستی " را حتی تصور کرد؟.آیا "نقاشی"میتواند "نقاش "را حتی به تخیل بیاورد؟!.

 

ابوطالب روشن در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵:

آقا فرهاد مصراع‌های اول تا سوم رو درست معنا کردن فقط مصراع چهارم رو اشتباه معنی کردن که اگه درست معنی بشه به راحتی معنای کل رباعی قابله درکه
"فردا همه آن بود که در ساخته‌اند"
در فردا هم از همون بهانه‌هایی که در همون روز (فردا) ساخته‌اند و لازم دارند، استفاده می‌کنند. منظور کلی بیته دوم اینه که بهانه‌ها و دلیل‌های امروز و فرداشون باتوجه به نیازشون (برای فریب دیگران) مرتب تغییر می‌کنه (از دین و مذهب دارن سواستفاده میکنند برا منافع خوشون)
موفق باشید

 

عالمشاهی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۱ - حکایت:

سلام. این نجاست سگ از کجا أمده ؟ در قران مجید نه تنبها که نیست بلکه می توان از آیات ان عدم نجاست ان را هم برداشت کرد. حدیث منتسب به حضرت رسول مکرم در این باره تا چه حد با معیار قرآنی برای سنجش درستی و نادرستی ان در هم اهنگی است ؟
سگ نگهداری ، دوست داشتن و نداشتن سگ یا هر حیوان دیگر را در پای دین ننویسیم0

 

ایلیا محمدی در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۴:

در بیت آخر آفتابی باید تصحیح شود به آفتابستی

 

مسعود در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

می توانید از رضا جان که قبلاً هم از ایشون تشکر کردم و سایت جالبی هم دارن یاد بگیرید.بی آلایش میاد معانی و تفاسیرش رو از شعر مورد نظر مینویسه و میره

 

نادر.. در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶۸:

وگر با آه، راهی نیز رفتی،..

 

اسحاق در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

در بیت دوم :
"رمز دو جهان ،در ورق آینه خواندیم"درست است

 

۱
۲۳۶۰
۲۳۶۱
۲۳۶۲
۲۳۶۳
۲۳۶۴
۵۰۵۰
sunny dark_mode