ای بنسب شهریار وی بحسب پادشاه
رأی تو خورشید خلق روی تو ظل اله
صورت جود و کرم قوت خیل و حشم
حیلت زر و درم حجت دیهیم و گاه
دولت و دین را یمین ملت خود را امین
فخر ملوک زمین سلطان بهرام شاه
بخت چو پیشت دوید مدح ز دولت شنید
فاتحه خواند و دمید بر تو و بر بارگاه
ملک دگر دار امید زانکه بدادت نوید
صبح ز تاج سپید شام ز چتر سیاه
یافت ز مدحت مگر سوسن زرین کمر
یافت ز رویت مگر نرگس زرین کلاه
تا که بود ماه و مهر بادی از اقبال و عمر
تخت تو روی سپهر بخت تو پشت و پناه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به
سیب زنخدان توست متعناالله به
خرقه پشمین چو به عاشق غمدیده را
کرده ام از غم به بر خرقه پشمین چو به
شد دل خلقی اسیر چند نهی گرد رخ
[...]
ای حسن اخلاق ترک در این حسینی طرب
نغمه ناقوس ران از آن نکو حنجره
که گل بسر بر نهاد دوباره تاج شهی
فغان و آشوب را کنید از سریله
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.