الامان الامار جان جهان
در دل خاک تیره شد پنهان
گشت امن و امان نهان از چشم
تا نهان گشت شخص امن و امان
کاخ و یوان کنید پر آتش
تا برآرد زبانه تا کیهان
روی کیوان سیه کنید امروز
که سیاه است روز اهل جهان
چون به تابوت تنگ کرد مقام
نه شبستان نه کاخ و نه ایوان
خاک بر فرق سرو با شمشاد
چون شد از باغ ملک سرو جوان
پیش و دنبال تازیان ببرید
زین نگون و سیاه کرده بران
مرکب نوبتی ز درگه باز
سوی آخر برید زار ونوان
که نمانده ست شهسوارش را
هیچ پای رکاب و دست عنان
به تماشا نمی رود نه شکار
که شکار اجل شدش دل و جان
به تفرج نمی رود سوی باغ
که به داغ فراق شد بریان
ناله و نوحه بر کشید از دل
که ندارد دل عنا و الحان
چرخ بشکست بر بط و زهره
خورنگون کرد غرفه کیوان
ماه بگسست زیور جوزا
تیر ببرید گیسوی رضوان
ماه شعبان چو روز عاشوراست
کربلا شد محله کران
از کران تا کران جهان پر شد
زین غم بی کران درد گران
دل دردانگانش خونین شد
سوک این بحر ژرف بی پایان
زین مصیبت هزار باره بتر
که پدر شد به مرگ او گریان
چون دل لعل خون گرفت از درد
دل در یتیم در عمان
یاربش شربتی فرست از صبر
تا شکیبا شود دراین هجران
مرهمی نه ز لطف بر جانش
مگر این درد را شود درمان
گر درر ریخت باد باقی بحر
ورگهر رفت باد دایم کان
وان جوان عزیز را که شده ست
به جوار جناب قدس رسان
در گناهی که تو بر او راندی
هیچ بر وی مگیرو در گذر آن
گر بخود کرد بی تو حکم تو راست
ور تو کردی مخواه ازو تاوان
چون چشانیدیش مرارت مرگ
بچشانش حلاوت غفران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احوالات و مصیبتهای فرزندان و پیروان اهل بیت (علیهالسلام) میپردازد. شاعر از مرگ امام حسین (ع) و درد و اندوهی که بر دلهای یاران و دوستداران او نشسته، سخن میگوید. در این اثر، به سیاهی روز عاشورا و غم بزرگ فراق، اشاره شده و به حال یتیمان و داغدیدگان پرداخته میشود. همچنین، درخواست صبر و شکیبایی از خداوند برای تحمل این رنجها و اندوهها مطرح میشود. شاعر به عواطف عمیق و دردهای ناشی از فراق میپردازد و در نهایت به طلب مغفرت و رحمت برای امام حسین (ع) میرسد.
هوش مصنوعی: ای وای، جان جهان در دل زمین تاریک پنهان شد.
هوش مصنوعی: در پناه از چشمان دیگران، فردی به آرامش و امنیت دست مییابد.
هوش مصنوعی: کاخ و باغهای خود را با آتش پر کنید تا شعلهها بلند شده و به آسمان برسند.
هوش مصنوعی: امروز بر روی سیاره کیوان (زحل) بنگرید که روز سیاه و تاریکی برای مردم دنیا است.
هوش مصنوعی: وقتی که در تابوت قرار گیرد، دیگر نه شبستانی است، نه کاخی و نه ایوانی.
هوش مصنوعی: وقتی که سرو جوان از باغ ملک به زمین افتاد، درخت شمشاد دیگر چه ارزشی دارد که بخواهد با سرو مقایسه شود؟
هوش مصنوعی: در برابر تازیان، زین را بر دوش بگذار و از این موقعیت تلخ و سیاه عبور کن.
هوش مصنوعی: اسب تازه نفس از درگاه بیرون آمده و به سوی مقصد نهایی خود حرکت میکند، در حالی که با تمام قدرت و استقامت، در تلاش است تا به پایان مسیر برسد.
هوش مصنوعی: دیگر هیچ سواری در دسترس نیست که بر آن سوار شود یا افسار را در دست بگیرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچ کس برای تماشا نمیرود، چرا که مرگ به او جان و دلش را گرفته و او دیگر نمیتواند از زندگی لذت ببرد.
هوش مصنوعی: به خاطر درد جدایی، کسی به گردش و خوشگذرانی در باغ نمیرود.
هوش مصنوعی: دل از درد و غم مینالد و به نوحه و ناله مشغول است، زیرا دیگر دلش حال نیکوی ندارد و از نغمههای خوش بیبهره است.
هوش مصنوعی: چرخ (فلک) به هم ریخت و ستاره زهره در آسمان به تپش درآمد و به طرز زیبا و درخشان درخشید.
هوش مصنوعی: ماه درخشندگی جوزا را از دست داد و تیر عشق، گیسوان رضوان را برید.
هوش مصنوعی: ماه شعبان مانند روز عاشورا است و کربلا به محلهای تبدیل شده که در آن ستم و ظلم دیده میشود.
هوش مصنوعی: تمام جهان از این درد بیپایان و غم سنگین پر شده است.
هوش مصنوعی: دل افرادی که در درد هستند به شدت آزار دیده و زخمخورده است، همانطور که این دریا بیپایان و عمیق، غیرقابل دسترس و پر از غم میباشد.
هوش مصنوعی: از این مصیبت هزار بار بدتر است که پدر به خاطر مرگ او گریه کند.
هوش مصنوعی: چون دل مانند لعل (سنگ قیمتی) از غم و درد، خونین و زخمخورده شده است، در حالی که مانند یتیمان در عمان تنها و بیکس به سر میبرد.
هوش مصنوعی: ای خدا، لطفی کن و نوشیدنی از صبر برایم بفرست تا بتوانم در این جدایی تحمل کنم.
هوش مصنوعی: تنها زمانی میتوان به او کمک کرد که این دردش درمان شود، نه با لطف و مهربانی.
هوش مصنوعی: اگر بادی در دریا بیفتد، آنگاه دریا باقی میماند و اگر دریا طوفانی شود، این طوفان موقتی است و گذراست.
هوش مصنوعی: این جوان ارزشمند که به نزد مقام مقدس راه یافته است.
هوش مصنوعی: در خطایی که تو بر او ارتکاب کردهای، هیچیک از عواقب آن را بر او تحمیل نکن و از آن بگذر.
هوش مصنوعی: اگر خودت بدون تو فرمان دادهای، درست است؛ و اگر تو چنین نکردی، از او نخواه تاوان.
هوش مصنوعی: زمانی که طعم تلخ مرگ را به او بچشانی، او را به چشیدن لذت آمرزش هم وا میداری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یاد کن: زیرت اندرون تن شوی
تو برو خوار خوابنیده، ستان
جعد مویانت جعد کنده همی
ببریده برون تو پستان
پیر فرتوت گشته بودم سخت
[...]
آمد ای شاه دوش ناگاهان
فیلسوفی به نزد من مهمان
پاک چون رای تو زدوده سخن
تیز چون تیغ تو گشاده زبان
گفت با من ز هر دری و شنید
[...]
جاودان شاد باد شاه جهان
دولت او قوی و بخت جوان
تندرستیش باد و روزبهی
کامکاری و قدرت و امکان
همچو دلها بدو فروخته باد
[...]
امهات و نبات با حیوان
بیخ و شاخند و بارشان انسان
بار مانند تخم خویش بود
سر بیابی چو یافتی پایان
چون سخنگوی بود آخر کار
[...]
ای ببالا بلای آزادان
آرزوی دلی و رنج روان
تنم از عشق تو نوان و نزار
دلم از رنج تو نژند و نوان
آرزوی جوان و پیری تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.