سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیدهٔ روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
نمیبینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه، ساقی کجایی؟
ز کوی مغان رخ مگردان که آن جا
فروشند مفتاح مشکلگشایی
عروس جهان گر چه در حد حسن است
ز حد میبرد شیوهٔ بیوفایی
دل خستهٔ من گرش همتی هست
نخواهد ز سنگیندلان مومیایی
می صوفیافکن کجا میفروشند؟
که در تابم از دست زهد ریایی
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
که گویی نبودهست خود آشنایی
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشایی کنم در گدایی
بیاموزمت کیمیای سعادت
ز همصحبت بد جدایی جدایی
مکن حافظ از جور دوران شکایت
چه دانی تو ای بنده، کارِ خدایی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از حافظ به احساسات عمیق او درباره تنهایی، جدایی از دوستان و دلتنگی برای حضور عشق و دوستی اشاره دارد. او از غم و اندوهی که از دوری ساقی و دوستش به دل دارد، صحبت میکند و به دنبال می کوشد تا مفتاح مشکلات را بیابد. حافظ به زهد و ریا نیز انتقاد میکند و میگوید که دوستانش به عهد و پیمان خود پایبند نبودهاند. او بینهایت به دنبال سعادت و آرامش است و به شنونده یادآوری میکند که از شکایت از دوران پرچالش بپرهیزد و به کارهای الهی ایمان داشته باشد.
هوش مصنوعی: سلامی که به خوبی بوی آشنایی میدهد، به مردم با چشمان روشن و باهوش میرسد.
هوش مصنوعی: سلامی که به دل پارسایان میرسد همچون نوری است که در محفل عبادت و پرهیزگاری تابیده میشود.
هوش مصنوعی: من هیچ یک از دوستانم را نمیبینم و دلم پر از غصه و ناکامی است. ای ساقی، کجا هستی که مرا از این حال نجات دهی؟
هوش مصنوعی: از محلهی می فروشان روی خود را بر نگردان، چون در آنجا کلید حل مسائل و مشکلات را به رایگان به مردم میدهند.
هوش مصنوعی: عروس زیباییهای جهان هرچند در زیبایی بینظیر است، اما با رفتارهای بیوفا و ناپایدار خود از مرزهای حد انتظار فراتر میرود.
هوش مصنوعی: دل خستهام اگر ارادهای داشته باشد، نمیخواهد از دلهای سنگین و غمگین کمکی بگیرد.
هوش مصنوعی: میپرسم از آن کسی که به مینوشی ویژه است، کجا میتوانم می پیدا کنم؟ چرا که از ریاکاری و زهد ظاهری خستهام و نیاز به آرامش دارم.
هوش مصنوعی: دوستان به گونهای عهد و پیمان دوستی را شکستند که انگار هیچگاه با یکدیگر آشنا نبودهاند.
هوش مصنوعی: اگر تو مرا آزاد بگذاری، ای نفس حریص، میتوانم در حیطهای که در آن تنها به گدایی مشغولم، سلطنت و فرمانروایی کنم.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به خوشبختی و سعادت، باید از کنار افرادی که تأثیر منفی دارند دوری کنی و در کنار انسانهای خوب و مثبت قرار بگیری.
هوش مصنوعی: ای حافظ، از ظلم و سختیهای زمانه گلایه نکن، زیرا تو که بندهای، نمیدانی که کارهای خداوند چگونهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دل من همی داد گفتی گوایی
که باشد مرا روزی ازتو جدایی
بلی هر چه خواهد رسیدن به مردم
بر آن دل دهد هر زمانی گوایی
من این روز را داشتم چشم وزین غم
[...]
نوای تو ای خوب ترک نوآیین
درآورد در کار من بینوایی
رهی گوی خوش، ورنه بر راهوی زن
که هرگز مبادم ز عقشت رهایی
ز وصفت رسیدهست شاعر به شعری
[...]
دلا تا تو اندر هوان و هوائی
نه جفت زمینی نه جفت هوائی
بلا از تو بیند همیشه تن من
بلائی تو یا بر بلا مبتلائی
چرا مهر دستان زنی برگزیدی
[...]
نوا گوی بلبل که بس خوش نوایی
مبادا تو را زین نوا بینوایی
نواهای مرغان دو سه نوع باشد
تو هر دم زنی با نوایی نوایی
گر از عشق گویا شدستی تو چون من
[...]
نماند است در چشم من روشنائی
که افتاد با پیریم آشنائی
ز پیری چرا گشت تاریک چشمم
اگر آشنائی بود روشنائی
بهار جوانی فرو ریزد از هم
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.