روی بِنْمای و وجودِ خودم از یاد بِبَر
خِرمنِ سوختگان را همه گو باد بِبَر
ما چو دادیم دل و دیده به طوفانِ بلا
گو بیا سیلِ غم و خانه ز بنیاد بِبَر
زلفِ چون عَنبَرِ خامَش که ببوید؟ هیهات
ای دلِ خامْ طمع، این سخن از یاد بِبَر
سینه گو شعلهٔ آتشکدهٔ فارس بِکُش
دیده گو آبِ رخِ دجلهٔ بغداد بِبَر
دولتِ پیرِ مُغان باد که باقی سهل است
دیگری گو برو و نامِ من از یاد بِبَر
سعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعتِ استاد بِبَر
روزِ مرگم نفسی وعدهٔ دیدار بده
وان گَهَم تا به لَحَد فارغ و آزاد بِبَر
دوش میگفت به مژگانِ درازت بِکُشم
یا رب از خاطرش اندیشهٔ بیداد بِبَر
حافظ اندیشه کن از نازکیِ خاطرِ یار
برو از دَرگَهَش این ناله و فریاد بِبَر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوب درخواست میکند که وجود خود را از یاد ببرد و به مشکلات و مصائب زندگی ادامه دهد. او به سوختگان و سختیهای قلبی اشاره میکند و میگوید که باید غم و اندوه را فراموش کند. شاعر همچنین از زیباییهای محبوب صحبت میکند و به دل خود تذکر میدهد که به امیدهایی بیجا نپردازد. او به سختیهای زندگی اشاره میکند و میگوید که برای رسیدن به موفقیت باید به استاد و راهنمای خود احترام بگذارد. در پایان، شاعر از محبوبش میخواهد که در روز مرگش هم وعده دیدار بدهد و به یاد او باشد، همچنین اصرار دارد که از یاد محبوب اندوهگین خود را فراموش کند. این شعر در واقع بازتاب احساسات عمیق و عشق شاعر به محبوبش و همچنین چالشهای زندگی است.
هوش مصنوعی: فراموش کن که من چه کسی هستم و به وجود خودم فکر نکن، تنها اجازه بده تا غم و اندوه سوختگان را بباد بسپارم.
هوش مصنوعی: وقتی که دل و چشمانمان را در میان سختیها و مشکلات تقدیم کردیم، دیگر چه اهمیتی دارد که تو هم بیایی و غم و اندوه خانهمان را به کلی ویران کند؟
هوش مصنوعی: زلفی که مانند عطرِ خوشبوی عَنْبَر خام است، چه کسی آن را استشمام میکند؟ ای دلِ بیخبر، این آرزو را فراموش کن.
هوش مصنوعی: دل را به یاد شعلههای آتشکدههای باستانی فارس گرم کن و چشم را به زیبایی آبهای دجله در بغداد خیره کن.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در سایهی محبت و مشایخ پیر و دانا است، زیرا به دست آوردن نعمتهای دیگر آسان است. برو و نام من را فراموش کن.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر تحقیق و یادگیری تلاش نکنی، به هدف نخواهی رسید. اگر به دنبال پاداش و سودی هستی، باید از علم و تجربه استاد تبعیت کنی.
هوش مصنوعی: در روز مرگم به من قول بده که بار دیگر همدیگر را ملاقات خواهیم کرد و در آن لحظه من را با آرامش و آزادی به آخرین آرامگاهم ببر.
هوش مصنوعی: دیروز کسی با چشمان درازش به من گفت که ای کاش میتوانستم او را بکشم، یا خداوند، از دلش هر فکر و اندیشهٔ ناپسند را دور کن.
هوش مصنوعی: به حساسیت و ظرافت احساسات یار توجه کن و از درگاه او این ناله و فریاد را دور کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
باد دی گو ورق لاله و شمشاد ببر
هر چه در معرض باد آمده گو باد ببر
عدل کسری چه کند با فلک و قدرت جم
شکوهٔ کز تو کسی نشنود از یاد ببر
خسرو آوردی و بستیش در قصر بر او
[...]
به حدیث آی و علوم خودم از یاد ببر
خرمن دانش ما را همه گو باد ببر
تا که از لفظ دُر افشان تو علم آموزیم
گو بیا سیل و کتب خانه ز بنیاد ببر
به ولایت زدهام دست شفاعت محکم
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.