گنجور

 
قطران تبریزی

آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی

از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی

چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر

جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی

اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان

از عشق آن دو غالیه گیسو برنگ و بوی

از حسرت دو نار و دو گلنار او مرا

چون نار گشته چشم و چو دینار گشته روی

چون ماه کاسته شدم از عشق روی آنکه

ماه تمام سجده برد پیش روی اوی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی

کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی

این ایغده سری به چه کار آید ای فتی

در باب دانش این سخن بیهده مگوی

تا صبر را نباشد شیرینی شکر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
فرخی سیستانی

ای قصد تو به دیدن ایوان کسروی

اندیشه کرده ای که بدیدار آن روی

ایوان خواجه با توبه شهر اندورن بود

دیوانگی بود که تو جای دگر شوی

آن کس که هر دو دید، مر ایوان خواجه را

[...]

منوچهری

بنمود چون ز برج بره آفتاب روی

گلها شکفت بر تن گلبن به جای موی

چون دید دوش گل را اندر کنار جوی

آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوی

وطواط

ای بازوی شریعت از اقبال تو قوی

تابنده از جمال تو آثار خسروی

هر گه که در مهم معالی ندا دهی

جز پاسخ متابعت از چرخ نشنوی

فتنه غنوده گشت در ایام تو، که تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
سوزنی سمرقندی

ای دیو بوالمظفر چون دزد بغنوی

یکشب بنخشب اندر پی فتنه نغنوی

از فعل زشت و سیرت ناخوب همبری

با دیو بوالمظفر خر کنگ کسنوی

تو گنده مغز شرعی و او گنده مغز شعر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه