سرشگ ابر بکردار لؤلؤ لالاست
نسیم باد بکردار عنبر ساراست
سپاه برف رمید و سپاه لاله رسید
خروش زاغ نشست و خروش فاخته خاست
بهر کجا نگری پیش چشم تو گهر است
بهر کجا گذری زیر پای تو دیباست
سما شبانگه گوئی که پر شکوفه ز می است
زمین سحرگه گوئی که پر ستاره سماست
اگر نسیم صبا بشنوی ندانی کان
نسیم عنبر ساراست یا نسیم صباست
ز لاله های دگر گونه باغ چون مینوست
ز سبزه های دگرگونه راغ چون میناست
هزار گونه نگار است هرکجا وادی است
هراز گونه بهار است هرکجا صحراست
کسی که یافت کنون بوستان بهشت نجست
کسی که دید کنون گلستان سپهر نخواست
شکفته لاله بکردار آتش است ز دور
که دود او ناپیدا و نور او پیداست
شمال روی زمین را همه بمشگ اندود
سحاب روی چمن را همه بدر آراست
هزار گوئی از یار خویش مهجور است
که همچو عاشق مهجور با هزار نواست
سپید روز چو بخت موافقانش فزود
شب سیاه چو بخت مخالفانش بکاست
یمین دولت شاه جهان ابوالیسر آن
که بر یمین و یسارش همیشه علم و سخاست
نه دولتست و چو دولت ستوده و زیباست
نه ایزد است و چو ایزد بزرک و بی همتاست
ز مار بهر عدو زهر و بهر او مهره است
ز نار سهم عدو دود و سهم میر ضیاست
فریشته سیر است و فریشته هنر است
فریشته نظر است و فریشته سیماست
چنو جواد کجا و چنو سوار کدام
چنو کریم کجا و چنو رحیم کجاست
مظفریرا آهنگ سال و ماه بدوست
اگر سزا را آهنگ سال و مه بسزاست
روان او ز هزیمت بروز رزم بریست
زبان او ز توانی بروز بزم جداست
هرگز وعده بفردا نکرد بخشش را
مگر نداند کامروز را ز پی فرداست
ثبات خلق بدریا و کوه باشد و او
بحلم چون کوه است و بجود چون دریاست
اگر بمردی و رادیش بر گوا خواهی
بر آنش تیغ نشان و بر اینش دست گواست
ایا براست سنان کرده پشت دشمن کژ
ایا بکژ کان کرده کار ملکت راست
جهانیان بتو خواهند نیکی از یزدان
مگر که نام تو بر خلق مستجاب دعاست
بروز بخشش کف تو آفتاب سخا
بروز کوشش تیغ تو اژدهای بلاست
چراغ رادی از کف راد تو افروخت
درخت مردی از تیغ تو پیراست
چنانکه کام زمانه رواست بر همه کس
همیشه کام و هوای تو بر زمانه رواست
کجاست ناموراندر جهان چنانکه توئی
که راست نیکوئی اندر جهان چنانکه تراست
گریبختن نتواند عدو زنیزه تو
مگر عدو قدر و نوک نیزه تو قضاست
همیشه تا ز پس هر امید بهیست
همیشه تا ز پس هر عذا امید و فاست
مخالفان ترا بر بهی نوید بدی است
موافقان ترا بر جفا امید وفاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و بهار پرداخته و به نمادهای جمال و کمال اشاره میکند. شاعر تصویری شگفتانگیز از گلها، درختان، نسیم و آسمان میسازد و به زیباییهای عالم هستی میپردازد. او از تضاد بین روز و شب، شادی و غم، و خوشی و ناخوشی صحبت میکند و با ذکر ویژگیهایی برای یک شخص بزرگ و نیکوخو، به توصیف او به عنوان یک شخصیت برجسته و با فضیلت میپردازد. در نهایت، شاعر تأکید دارد که همواره امید و نیکی در زندگی وجود دارد و دشمنان هیچگاه نمیتوانند بر آن غلبه کنند.
هوش مصنوعی: بارش باران مانند اشکهای مروارید است و نسیم باد همانند بوی خوش عطر چوب عود به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: برفها از جا کنده شدند و گلهای لاله به صحنه آمدند. زاغها به خاموشی گراییدند و فاختهها شروع به آواز خواندن کردند.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه کنی، در برابر تو جواهرها وجود دارد و هر کجا که قدم بگذاری، فرشهای زیبایی زیر پای تو گسترده شده است.
هوش مصنوعی: در شب، آسمان را مانند دامانی پر از گلهای زیبا و رنگارنگ تصور کن که زمین در طلوع صبح همچون آسمانی پر از ستاره میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگر نسیم دلانگیزی را بشنوی، نمیتوانی تشخیص دهی که آیا این نسیم خوشبویی از عطر عود و عنبر است یا تنها نسیم خنک و دلچسبی است.
هوش مصنوعی: مانند گلهای مختلفی که در باغ وجود دارند، زیبایی هر یک از آنها به گونهای خاص است. همچنین، مانند چمنزارهایی که پر از گیاهان متفاوتاند، زیبایی آنها نیز به نحوی ویژه و دلانگیز است.
هوش مصنوعی: در هر مکان زیباییهای متفاوتی وجود دارد و هر جا که بیابانی باشد، بهار و زندگی خاص خود را دارد.
هوش مصنوعی: کسی که اکنون به باغ بهشت دست یافته، دیگر به دنبال آن نیست و کسی که اکنون زیباییهای آسمان را دیده، دیگر گلستان زمین را نمیخواهد.
هوش مصنوعی: گل لاله به خاطر رفتار آتش میروید؛ از دور به نظر میرسد که دودی از آن دیده نمیشود، اما روشناییاش آشکار است.
هوش مصنوعی: شمال زمین به رنگ مشکی درآمده و ابرها چمن را زیبا کردهاند.
هوش مصنوعی: هزاران بار از معشوق خود سخن گفته میشود، اما او از دوری و جدایی رنج میبرد، همچنان که یک عاشق دور از محبوبش با غم و نالههای بسیار احساسش را بیان میکند.
هوش مصنوعی: در روزهایی که بخت و اقبال همراهی میکند، همه چیز روشن و خوب است، اما در شبهایی که بخت و اقبال برعکس است، همه چیز تاریک و ناامیدکننده میشود.
هوش مصنوعی: دولت و حکومت شاه جهانی که ابوالیسر نام دارد، همیشه بر دست راست و چپ او علم و آگاهی برقرار است.
هوش مصنوعی: نه قدرتی است و وقتی که قدرت باشد، ستایش شده و زیباست، نه خدایی است و وقتی که خدا باشد، بزرگ و بینظیر است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای دشمن از مار زهر خواهد بود و برای او نیز مهرهای وجود دارد. از آتش برای دشمن دود و برای خودشان نوری خواهد بود که میدرخشد.
هوش مصنوعی: فرشته به مانند یک موجود زیبا و کامل است؛ او هم در حرکت و سیر خود زیباست و هم در هنر و مهارتهایش. او دارای نگاهی عمیق و پرمعناست و چهرهاش نیز از زیبایی خاصی برخوردار است.
هوش مصنوعی: این بیت به جستجوی فضیلتها و ویژگیهای خوب اشاره دارد، جایی که شخصی به دنبال فضائل چون بخشندگی، کریمی و رحمت در خود و دیگران است. در واقع، فرد در حال بررسی و مقایسه خصایص و رفتارهای نیکوست و این سؤالها او را بر آن میدارد که به دنبال معانی عمیقتری در زندگی باشد.
هوش مصنوعی: اگر مظفری را دوست داشته باشی، باید برای سال و ماه به آن توجه کنی، زیرا هر چیزی در زمان و مکان خودش معنا دارد.
هوش مصنوعی: روح او از شکستها و نبردها بر میخیزد و زبان او از قدرت و توان برگزاری جشن و شادی جداست.
هوش مصنوعی: هرگز بخشش را به فردا حواله نکن، مگر اینکه امروز را به خاطر آینده فراموش کرده باشی.
هوش مصنوعی: صافی بودن خلق و روح انسان همچون ثبات دریا و کوه است؛ صبر و حوصله او مانند استقامت کوه و بخشندگیاش مانند وسعت دریا میباشد.
هوش مصنوعی: اگر بمیری و شاهدی از تو خواسته شود، برای آن اتهام میتوان نشان تیغ بران را به عنوان گواهی ارائه کرد و برای این اتهام نیز میتوان دست شاهد را گواه قرار داد.
هوش مصنوعی: آیا برای تو به درستی پشت دشمن ایستادهای یا اینکه با نادرستی کارهای کشور را سامان دادهای؟
هوش مصنوعی: مردم دنیا از جانب خداوند به تو نیکی خواهند کرد، به شرطی که نام تو در میان مردم دعاها را مستجاب کند.
هوش مصنوعی: بخشش تو مانند آفتاب درخشان است که تمام مشکلات را روشن میکند و تلاش تو همچون تیغی است که بر موانع و خطرات پیروز میشود.
هوش مصنوعی: چراغی که روشناییاش از دست تو میتابد، درختی که از درد تو بهبود یافته.
هوش مصنوعی: همانطور که زمانی که به همه افراد اجازه داده شده، همیشه خواستهها و آرزوهای تو نیز برای زمانه مجاز و قابل قبول است.
هوش مصنوعی: در جهان افرادی همانند تو وجود ندارند، زیرا تو در نیکی و خوبی بینظیری.
هوش مصنوعی: بدبختی و دشمنی نمیتواند به تو آسیب برساند مگر آنکه خود تقدیر و سرنوشت چنین بخواهد.
هوش مصنوعی: همیشه بعد از هر سختی، امیدی وجود دارد و پس از هر ناامیدی، خوشحالی و بهبودی خواهد آمد.
هوش مصنوعی: خلافکاران برای تو، خبرهای بدی دارند و دوستانت برای تو، امید وفاداری را به ارمغان میآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست
به وصفت اندر، معنی بلند گردد و راست
اگر بزرگی و جاه و جلال در درم است
ز کردگار بر آن مرد کم درم ستم است
نداد داد مرا چون نداد گربه مرا
تو را از اسپ و خر و گاو و گوسفند رمه است
یکی به تیم سپنجی همی نیابد جای
[...]
در قناعت و توفیق دین و مذهب راست
بروزگار تو ، ای فخر کاینات ، کراست؟
برون ز راه تو هر راه کاندر آفاقست
غریق بیم و امید و اسیر روی و ریاست
فزایش سخن و نکتۀ بدیع تو را
[...]
نگار من به لطیفی بسان پاک هواست
مرا بدو چو خرد را بجان پاک هواست
اگر چو ابر شد از اشگ چشم من نشگفت
که چون هوا شدم از عشق و جای ابر هواست
بدر و زر دیبا آراستم دو چشم دوزخ
[...]
بنظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست
مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.