مرا که باده ندارم ز روزگار چه حظ؟
ترا که هست و نیاشامی از بهار چه حظ؟
خوش ست کوثر و پاکست باده ای که دروست
از آن رحیق مقدس درین خمار چه حظ؟
چمن پر از گل و نسرین و دلربایی نی
به دشت فتنه ازین گرد بی سوار چه حظ؟
به ذوق بی خبر از در درآمدن محوم
به وعده ام چه نیاز و ز انتظار چه حظ؟
در آنچه من نتوانم ز احتیاط چه سود؟
بدانچه دوست نخواهد ز اختیار چه حظ؟
چنین که نخل بلندست و سنگ ناپیدا
ز میوه تا نفتد خود ز شاخسار چه حظ؟
نه هر که خونی و رهزن به پایه منصورست
بدین حضیض طبیعی ز اوج دار چه حظ؟
به بند زحمت فرزند و زن چه می کشییم
از این نخواسته غمهای روزگار چه حظ؟
تو آنی آن که نشانی به جای رضوانم
مرا که محو خیالم ز کار و بار چه حظ؟
به عرض غصه نظیری وکیل غالب بس
«اگر تو نشنوی از ناله های زار چه حظ؟»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شاعر در مورد شادی، غم و ناملایمات زندگی میپردازد. شاعر از بیحالی خود در عدم دستیابی به لذتهای دنیوی صحبت میکند و وقتی به دیگران مینگرد، به این نتیجه میرسد که حتی در داشتن مزایا و خوشیها نیز حقی ندارند. او به زیبایی طبیعت و شادیهای مقطعی اشاره میکند و میگوید که در این دنیای پر از مشکلات و رنجها، واقعاً چه لذتی میتوان برد. شاعری در انتها به عواطف خود پرداخته و به عدم توانایی انسانی در تغییر شرایط زندگی اشاره میکند و استدلال میکند که در این همه رنج بیهوده، چه فایدهای وجود دارد. در نهایت، شعر حسرت و ناامیدی را به تصویر میکشد و به این نتیجه میرسد که وجود انسان در این دنیا در عین زحمت و غم، به شدت تحت تأثیر ناملایمات است.
هوش مصنوعی: من که در این دنیا هیچ خوشی ندارم، چه لذتی میتوانم ببرم؟ و تو که از زندگی و زیباییهای بهار بهرهمند هستی، چه لذتی میجویی؟
هوش مصنوعی: خداوند جمعی از نعمتها را در بهشت آماده کرده و بادهای صاف و دلپذیر در آن وجود دارد. در این حالت مستی و خوشی، چه لذتی میتوان از آن برد؟
هوش مصنوعی: چمن پر از گل و نسرین و زیبایی است، اما در دشت هیچ چیز جذابی نیست، حتی اگر فتنه و آشوبی وجود داشته باشد. چه لذتی از این فضا میتوان برد؟
هوش مصنوعی: به خاطر خوشحالی ناشی از بیخبر بودن، به راحتی به درون آمدهام. چه نیازی به وعدهام هست و از انتظار چه لذتی میبرم؟
هوش مصنوعی: اگر من نتوانم در مورد احتیاط کاری انجام دهم، چه فایدهای دارد؟ و اگر چیزی که مورد علاقه دوست نیست را از روی اختیار انجام دهم، چه نفعی در آن هست؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر نخل بلندی وجود دارد و میوهاش به زمین نمیافتد، هرگز از شاخهاش بهره نمیبرند. در واقع این جمله به اهمیت تلاش و دسترسی به امکانات اشاره دارد و میگوید که اگر چیزی را از دست بدهیم، نمیتوانیم از مزایای آن بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: هر کسی که فقط به دنبال خونریزی و دزدی باشد، به مقام و جایگاه منصور نمیرسد. پس از اوج مقام و جایگاهش، در این پایینترین مرتبهی طبیعی چه بهرهای میبرد؟
هوش مصنوعی: چرا خود را به زحمت و رنج برای فرزند و همسر میاندازیم؟ از مشکلاتی که از آنها خواستهایم، چه سودی میبریم؟
هوش مصنوعی: تو همان کسی هستی که نشانهای به جای بهشت برای من هستی؛ من به قدری در خیالت غرق شدم که دیگر به کارها و مشغلههایم توجهی ندارم.
هوش مصنوعی: اگر تو از نالهها و دردهای من بیخبر باشی، چه لذتی در این امور برای تو وجود دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر تو نشنوی از نالههای زار چه حظ
وگر تو ننگری از چشم اشکبار چه حظ
همین شعر » بیت ۱۰
به عرض غصه نظیری وکیل غالب بس
«اگر تو نشنوی از ناله های زار چه حظ؟»
ز لالهزار مرا بیجمال دل نواز چه فیض
ز جام می لب ساقی گل عذار چه حظ
در انجمن که نباشد مغنی گل رخ
ز صوت فاخته و نغمهٔ هزار چه حظ
شکار تا شده دلهای بی محبت را
[...]
اگر تو نشنوی از نالههای زار چه حظ
وگر تو ننگری از چشم اشکبار چه حظ
درآ به مشرب روحانیان و واصل شو
معاشران تو مستان تو هوشیار چه حظ
به چشم ما در و دیوار بوستان مستند
[...]
ز گنجهای گرانمایه بی نثار چه حظ؟
اگر ز خود نفشانی ز برگ و بار چه حظ؟
بهارتازه کند داغ تخم سوخته را
دماغ سوخته را از وصال یار چه حظ؟
خوش است دامن تحریک نیم سوخته را
[...]
نه می به جام و نه معشوق در کنار، چه حظ
اگر چنین گذرد دور روزگار چه حظ
نه سیر دشت و نه گلگشت باغ، حیرانم
که همچو مرغ قفس داری از بهار چه حظ
ترا که نیست نصیبی ز بی قراری شوق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.