گنجور

 
غالب دهلوی

گل را به جرم عربده رنگ و بو گرفت

راه سخن به عاشق آزرم جو گرفت

لطف خدای ذوق نشاطش نمی دهد

کافر دلی که با ستم دوست خو گرفت

چون اصل کار در نظر همنشین نبود

بیچاره خرده بر روش جستجو گرفت

در خلوتی گشود خیالم ره دعا

کز تنگی بساط نفس در گلو گرفت

شرمنده نوازش گردون نمانده ام

گر چاک دوخت، جامه به مزد رفو گرفت

با خویشتن چه مایه نظرباز بوده است؟

کز من دل مرا به هزار آرزو گرفت

گفتم خود از مشاهده بخشایش آورد

خوش باد حال دوست که حالم نکو گرفت

از یک سبوست باده و قسمت جدا جداست

جمشید جام برد و قلندر کدو گرفت

فرمانروا نگشت مسلمان به هیچ عصر

گر رفت مغ ز میکده، ترسا فرو گرفت

ایمان اگر به خوف و رجا کردم استوار

اخلاص در نمود وفایم دورو گرفت

هر فتنه در نشاط و سماع آورد مرا

گویی فلک به عربده هنجار او گرفت

رضوان چو شهد و شیر به غالب حواله کرد

بیچاره باز داد و می مشکبو گرفت

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیرخسرو دهلوی

زلف به ظلم گر چه جهانی فرو گرفت

نتوان همه جهان به یکی تار مو گرفت

در ماهتاب دوش خرامان همی شدی

ماهت بدید و چادر شب پیش رو گرفت

من چون کنم که روی دگر خوش نمی کند

[...]

اوحدی

چندان نظر تمام، که دل نقش او گرفت

از وی نظر بدوز چو دل را فرو گرفت

بیرون رو، ای خیال پراکنده، از دلم

از دیگری مگوی، که این خانه او گرفت

ای پیرخرقه،یک نفس این دلق سینه‌پوش

[...]

سلمان ساوجی

سلطان عشق، ملک دل و دین، فرو گرفت

او حاکم است، نیست کسی را بر او، گرفت

ملک مزلزل دل دیوانگان عشق

آخر قرار بر مه زنجیر مو گرفت

ای گل به نازکی بنشین، بر سریر حسن

[...]

کمال خجندی

مه لاف حسن زد به نو زا رخ بر او گرفت

خط جانب رخ نو گرفت و نکو گرفت

بوی تو چون شنیدن گل عندلیب مست

چندان کشید ناله که آواز او گرفت

از بوس پایه سرو بهم پوست باز کرد

[...]

قاسم انوار

ذکر جمیل یار جهان را فرو گرفت

عالم گرفت، لیک بوجه نکو گرفت

جان نکته ای شنیداز آن حسن بر کمال

سوزی زدل برآمد و شوری درو گرفت

فارغ شد از سلامت و راه فنا گزید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه