دولت آنست که از در صنمی تازه درآید
در بر اغیار به بندد سر مینا بگشاید
هر شبی نالهٔ من خواب جهانی برباید
تاکه در خواب نگارم به کسی رخ ننماید
من خود این تجربه کردم که می از دست جوانان
ضعف پیری ببرد زور جوانی بفزاید
باده در شیشه همان به که پری وار بماند
ورنه عقلم کند از ریشه گر از شیشه درآید
چشم بینا چه تمتع برد از آتش سینا
آب مینا مگرت گرد غم از دل بزداید
ای کهفتی سخن عشق نشاط آرد و مستی
لب فروبندکزین قصه به جز غصه نزاید
برکشد یا بکشد یا بزند یا بنوازد
پیش جانان سخن از چون و چرا گفت نشاید
دوست با طلعت زیبا چکند خلعت دیبا
گل چنان سرخ و لطیفست که گلگونه نباید
گوییم ترک بتان گو که قیامت رسد از پی
خود همینست قیامت که بتی رخ بنماید
گفتمش دوش ببین نقش غم از چشم پرآبم
گفت خاموش که این نقش بر آبست نپاید
رشکم آیدکه کسی عکس تو در آب ببیند
دردم آیدکه کسی لعل تو در خواب بخاید
جوی خون خیزد از آن دیده بر روی تو افتد
بوی مشک آید از آن شانه که بر موی تو ساید
عاشق آن نیست که هرلحظه زند لاف محبت
مرد آنست که لب بندد و بازو بگشاید
می نشاط آرد و رقص آرد و وجد آرد و شادی
خاصه در باغ که گل خندد و بلبل بسراید
لب قاآنی از آن بوسه زند باز دمادم
تا به وجد آید و سالار جهان را بستاید
میر دیوان شهنشاه که از فرط جلالت
به فلک رخت کشد هرکه به بختش بگراید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و عمیق شاعر درباره عشق، غم و زیبایی میپردازد. شاعر به وقایع و تاثیری که عشق و غم بر زندگیاش دارد، اشاره میکند و تجربیات خود را در رابطه با جوانی، پیری و لذتهای زودگذر زندگی بیان میکند. او بر این نکته تأکید میکند که عشق واقعی نیاز به عمل و فداکاری دارد و بیشتر از گفتار، بر رفتار عاشق دلالت دارد. همچنین، شاعر زیباییهای عشق را با تصاویری از طبیعت و موجودات زنده پیوند میزند و در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق حقیقی آن است که پایدار باشد و در دل ماندگار شود.
هوش مصنوعی: خوشبختی زمانی است که کسی با عشق و محبت جدیدی وارد زندگیات شود، در حالی که دیگران را نیز در نظر داشته باشی و بتوانی به خودت و دیگران شادی ببخشی.
هوش مصنوعی: هر شب صدای ناله و گریه من باعث میشود که خواب همه را برباید، تا در خواب، چهره محبوبم به کسی نشان داده نشود.
هوش مصنوعی: من خود این را تجربه کردهام که نوشیدنیهای فرحبخش جوانان، قدرت و انرژی پیری را از بین میبرد و به انرژی و قدرت جوانی اضافه میکند.
هوش مصنوعی: شراب بهتر است که در شیشه بماند و به همان شکل باقی بماند، زیرا اگر از شیشه خارج شود، عقل من را دچار مشکلات جدی میکند.
هوش مصنوعی: چشم بصیرت چه لذتی از آتش محبت میبرد، مگر اینکه غم را از دل دور کند و شادی را به دل برگرداند.
هوش مصنوعی: ای کسی که صحبت از عشق، شادی و سرخوشی به ارمغان میآورد، لبهای خود را ببند زیرا از این داستان جز غم و اندوه نتیجهای نمیگیرد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهد محبوب، تو را رها کند یا به تو آسیب بزند یا به تو محبت کند، در حضور او نباید درباره علتها و چراییها صحبت کنی.
هوش مصنوعی: دوست با چهرهای دلربا چه زیبا و شگفتانگیز است. گل به اندازهای لطیف و سرخ است که نمیتوان به راحتی زیبایی آن را وصف کرد.
هوش مصنوعی: وقتی میگوییم که بتهای ترک باید بگویند، در واقع این اشاره به زمانی دارد که روز قیامت فرامیرسد. آنچه که مهم است این است که در آن روز، ظهور یک بت، نشانهای از وقوع قیامت است. این به نوعی بیانگر حسرت و یادآوری از گذشته است.
هوش مصنوعی: به او گفتم که دیشب نگاه کن به تصویر غم در چشمان پرآبم. او گفت ساکت باش، چون این تصویر روی آب است و پایدار نخواهد بود.
هوش مصنوعی: حسرت میخورم که کسی بتواند چهرهات را در آب ببیند و به یاد تو باشد. دلم میسوزد که کسی بتواند در خواب، زیبایی تو را تجربه کند.
هوش مصنوعی: از چشمانم اشک بسیار میریزد و به خاطر زیبایی تو، بوی خوش مشک از آن موهایی که با دستهایت نوازش میکنی، به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که در کلامش رفتار صادقانهای دارد و فقط به حرف زدن و ادعا کردن نمیپردازد. او در موقع نیاز عمل کرده و به جای حرف زدن، از خود گذشتگی نشان میدهد و به یاری میشتابد.
هوش مصنوعی: بهار خوشحالی و شادی به ارمغان میآورد، به گونهای که در باغ، گلها میخندند و بلبلها آواز میخوانند. این فضا پر از رقص و جنب و جوش است.
هوش مصنوعی: قاآنی با لبهایش دوباره بوسه میزند و این کار را بهطور مداوم تکرار میکند تا روحش شاد شود و بتواند از بزرگی و عظمت جهان سخن بگوید.
هوش مصنوعی: مردی با مقام و زیبایی خاص به قدری با عظمت است که وقتی به آسمان مینگرد، دیگران را به خود جذب میکند و کسانی که شانس و اقبالشان خوب باشد، به او تمایل پیدا میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه بود ماه که با روی تو از کوه بر آید
چه زند سرو که با قد تو بالا بنماید
هر کجا بوی تو آمد ز صبا گرد نخیزد
هر کجا روی تو آمد ز سحر صبح نیاید
غمت آورد بدر صبر خرد گفت که حقا
[...]
بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید
روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
این لطافت که تو داری همه دلها بفریبد
[...]
روی زیبای تو هر بار که در چشم تر آید
خوبتر باشد از آن ماه که در آب نماید
گری را طرفه نباشد که ربایند خلایق
طرفه آن گوی زنخدان که دل خلق رباید
در به زنجیر ببندد همه وقت و عجب است این
[...]
صبر بسیار بباید پدر پیر و حلاجش
تا دگر مادر کتو چوتو فرزند بزاید
آنکه در پرده دل خلق جهانی بر باید
چه قیامت شود آن لحظه که از پرده بر آید
بر فلک آن نه هلال است که انگشت تماشا
مه برآورده که ابروی تو بر خلق نماید
گر چنین طره پریشان گذری جانب بستان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.